استاد موسوی مقدم:

راه نجات کشور در مقاومت هوشمندانه است، نه مذاکره ذلیلانه

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نشست دوره ای اساتید، حجت‌الاسلام والمسلمین سید غلامعباس موسوی‌مقدم رئیس پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر کشور در گفتگو به تحلیل ابعاد جنگ ۱۲ روزه، رفتار متناقض غرب و پروژه نفوذ جریان‌های غرب‌گرا در داخل پرداخت که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

 

جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی برای نخستین بار معادله بازدارندگی را به سود ایران تغییر داد. در چنین شرایطی، چرا برخی محافل داخلی و جریان‌های وابسته به غرب به جای تمرکز بر اقتدار ملی، دوباره ساز مذاکره را کوک کرده‌اند؟ این اصرار بر گفت‌وگو با دشمن متجاوز چه پیامدهایی برای امنیت ملی دارد؟

بسم الله الرحمن الرحیم. موضوعی که اشاره کردید، یکی از پارادوکس‌های خطرناک در فضای سیاسی کشور است. جنگ ۱۲ روزه نشان داد مقاومت، تنها راه تضمین امنیت ملی است. وقتی رژیم صهیونیستی با تمام توان نظامی‌اش نتوانست در برابر عملیات مقاومت فلسطین تاب بیاورد و مجبور به پذیرش آتش‌بس شد، این یک پیروزی استراتژیک برای محور مقاومت بود.

اما متأسفانه برخی جریان‌های داخلی به جای درس گرفتن از این واقعیت، همچنان در توهم مذاکره به سر می‌برند. این همان خطایی است که رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به آن هشدار داده‌اند: «مذاکره با آمریکا نه عاقلانه است، نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه.»

مذاکره زمانی معنا دارد که طرف مقابل به حقوق ما احترام بگذارد، اما آمریکا نشان داده است که حتی به تعهدات کاغذی خود نیز پایبند نیست؛ برجام بهترین مثال است. به همین دلیل، تنها زبان قابل فهم برای دشمن، زبان قدرت است و جنگ ۱۲ روزه این امر را اثبات کرد.

اصرار نابجا بر مذاکره پیامدهای خطرناکی در پی دارد: تضعیف روحیه مقاومت، خدشه‌دار کردن اعتماد منطقه‌ای، فرصت دادن به دشمن برای تجدید قوا، مخدوش شدن عزت ملی و تضعیف موقعیت چانه‌زنی ایران در آینده.

 

در حالی که خاک ایران هدف حمله مستقیم قرار گرفته و دشمن آشکارا به دنبال خلع سلاح ایران است، آمریکا و اروپا همچنان از مذاکره سخن می‌گویند. این رفتار متناقض را چگونه تحلیل می‌کنید؟ اساساً چه منطقی پشت اصرار برخی دولت‌های غربی برای گفت‌وگو با کشوری است که با او در وضعیت جنگ نیمه‌سخت قرار دارند؟

پیش از هر چیز باید به یک حقیقت بنیادین توجه کنیم: آمریکا و متحدانش در چند دهه اخیر با نقض مکرر قوانین بین‌المللی و سوءاستفاده از نهادهای جهانی، تمام اعتبار اخلاقی و حقوقی خود را از دست داده‌اند. سازمان ملل و دیگر نهادهای بین‌المللی در عمل به ابزار قدرت‌های استکباری تبدیل شده‌اند.

این تناقض رفتاری غرب چند لایه دارد:

· جنگ روانی: آنها همزمان با حمله به خاک ما، القا می‌کنند که راه‌حل مذاکره است؛ این همان ایجاد تناقض شناختی است.

· خرید زمان: مذاکره در شرایط جنگ، فرصتی برای مهار پاسخ‌های ایران ایجاد می‌کند.

· نشانه درماندگی: غرب می‌داند توان مقابله نظامی با ایران را ندارد و در بن‌بست استراتژیک گرفتار شده است.

· تله مشروعیت‌زدایی: با طرح مذاکره در شرایط جنگ، می‌خواهند ایران را طرف مذاکره‌ناپذیر معرفی کنند.

 

 

 

رهبر معظم انقلاب همواره بر «مذاکره از موضع اقتدار» تأکید داشته‌اند. با این حال شاهدیم برخی جریان‌های خاص در داخل به‌صورت چرخه‌ای افکار عمومی را به سمت اعتماد دوباره به غرب سوق می‌دهند. این پروژه چگونه طراحی شده و چه اهدافی دارد؟

این بخشی از جنگ ترکیبی دشمن است که در قالب عملیات شناختی بلندمدت طراحی شده است. هدف آن تغییر گفتمان انقلابی در جامعه و عادی‌سازی رابطه با دشمنان قسم‌خورده نظام است.

این پروژه سه حلقه اصلی دارد:

۱. نظریه‌پردازان وابسته: که با تولید محتوای ظاهراً علمی، مفاهیم استعماری را بازتولید می‌کنند.

۲. رسانه‌های زنجیره‌ای: که این پیام‌ها را تکثیر و عادی‌سازی می‌کنند.

۳. حلقه‌های سیاسی: که این گفتمان را به طرح‌ها و سیاست‌های اجرایی تبدیل می‌کنند.

خروجی هر حلقه، ورودی حلقه بعدی است و این زنجیره، یک روند نفوذ سیستماتیک می‌سازد. بنابراین، مقابله با تنها یک بخش کافی نیست؛ باید استراتژی چندلایه‌ای طراحی شود.

 

تجربه برجام و بدعهدی‌های غرب همچنان در حافظه مردم باقی است، اما باز می‌بینیم برخی گروه‌های داخلی در پی مشروعیت‌بخشی به مذاکره‌اند. چگونه می‌توان این فریب دیپلماتیک را برای افکار عمومی خنثی کرد؟

امروز غرب در حال اجرای یک بازی خطرناک است: اصرار بر مذاکره تحت تحریم، تلاش برای عادی‌سازی رابطه نابرابر و استفاده از عوامل داخلی برای مشروعیت‌بخشی. برای خنثی‌سازی این بازی باید چند اقدام اساسی انجام داد:

· مستندسازی خیانت‌های غرب و ارائه آن در قالب‌های رسانه‌ای و هنری

· تقویت گفتمان مقاومت و معرفی الگوی مذاکره از موضع قدرت

· افشای شبکه‌های نفوذ داخلی و ارتباطات پنهان آنها

· فعال‌سازی ظرفیت‌های مردمی و راه‌اندازی پویش‌های رسانه‌ای

· تقویت اقتصاد مقاومتی و کاهش وابستگی به نفت.

 

سخن پایانی

ملت ایران بارها ثابت کرده که با بصیرت و استقامت خود، در برابر توطئه‌ها ایستاده است. راه نجات کشور، مقاومت هوشمندانه است، نه مذاکره ذلیلانه. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «در برابر زورگویی باید ایستاد، نه اینکه تسلیم شد.» امروز وظیفه نخبگان و رسانه‌های متعهد، افشای این بازی خطرناک و تبیین حقایق برای مردم است.

ي, 06/23/1404 - 11:30