بسمه تعالی
موضوع:رسالت اساتید در تربیت شاگردان
مقدمتا قبل از ورود به بحث اصلی بر خود لازم می دانم از مسئولین و گردانندگان محترم نشست دوره ای اساتید تشکر و تقدیر کنم هم به جهت زحمات زیادی که متحمل میشوند هم به جهت ایجاد زمینه برای ابراز نظرات اساتید چه بصورت مقاله چه به صور دیگر. چراکه یکی از درخواست های اکید نگارنده از آقایان همین کارآمد کردن و فعالتر نمودن نشست دوره ای اساتید بوده است. مخصوصا استفاده از ظرفیت عظیم توان اساتید محترم که آنرا در اجلاسیه چند سال قبل بصورت طرحی خدمت آقایان ارائه نمودم. لذا از این بابت بسیار مسرورم که می بینم قدمهایی در این راستا برداشته شده است. امیدوارم روز به روز بر استحکام و بالندگی آن افزوده شود.
آنچه که در باب موضوع رسالت استاد در تربیت شاگردان با سه محور اصلی ارتباط علمی با طلاب ارتباط معنوی و مشاوره در امور اجتماعی و خانوادگی دراین مختصر میتوانم عرض کنم این است که ابتدا تعریف درستی از این رسالت باید ارائه کنیم بطوری که منطبق بر نظام اخلاقی تربیتی اسلام عزیز باشد پس لزوما کارکردهای اجتماعی و مسئولیت های آتی طلاب را رصد کرده مورد شناسایی قرار دهیم.
ما در همین راستا به سه کارکرد اصلی بر می خوریم که عبارتند از :
لازم به ذکر است که انتظارات جامعه اسلامی چه داخل کشور اسلامیمان چه در خارج آن بر اساس همین کارکردهای اصلی روحانیت تعریف میشود وشکل میگیرد. عزیزان مستحضرید که در تمام مراکز علمی دنیا من جمله حوزه علمیه انتقال دانش موضوعات مختلف توسط اساتید ومربیان به شاگردان انجام میگیرد که هر کدام با روش های مختلف این انتقال را انجام میدهند که بحث بسیار مهم و کاربردی در رابطه با موضوع اصلی بحث در همین جاست. بحث تفصیلی و مستوفا در موضوع متودولوژی آموزشی در حوزه را در مقاله ای جداگانه بررسی علمی روانشناختی کرده ایم که در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.اما آنچه اجمالا در اینجا میتوانم به عرض برسانم با تمام احترامی که برای همه اساتید گرامی قائل هستیم این است که ضعف در کارآمدی روش تدریس بسیاری از اساتید بخوبی در خروجی کلاس ها مشهود است. بایک ارزیابی سطحی بر طلاب موارد زیر قابل مشاهده است:
نگارنده به دلیل ارتباط وهمکاری چندین ساله در امور پژوهش های کاربردی مخصوصا پایان نامه نویسی و مدیریت مدارس علمیه از نزدیک شاهد این ضعف ها و ناتوانی ها بوده و هستم بطوریکه در این موضوع موارد متعددی مد نظر است که مجال انعکاس آن نیست .
پس جمع بندی این قسمت به عنوان رسالت استاد در امر آموزش را اگر بخواهیم بصورت ملموس وشفاف منعکس کنیم این است که:
لازم است اشاره کنم به سنت حسنه ی علمای سلف وحتی بعضی از بزرگان معاصر که زمانی را در هفته وحتی روزانه اختصاص میدادند به پرسش ها اشکالات و شبهات شاگردان خود. نتیجه اینکه با اتخاذ این روش کارآمد و مشابه آن روح پژوهش وتحقیق را در شاگردان زنده و فعال کرده در آینده آنان خواهند توانست بخوبی در جهت پیشرفت های علمی استفاده کنند. امید است که این سنت حسنه بین همه اساتید محترم مرسوم گردد.
اما سخن در محور دوم موضوع یعنی ارتباط معنوی و اخلاقی استاد وشاگردان باید اشاره کنم به اینکه استاد محترم چه بخواهد چه نخواهد تاثیر معنوی اخلاقی را در ابعاد مختلف بر شاگردان خود خواهد گذاشت.پس چه خوب است که این تاثیرات را برنامه ریزی کرده و هدفمند وآگاهانه همراه با اطلاعات وسیع تخصصی روانشناختی ومعنوی عرفانی بخوبی مدیریت کند.کیفیت آن هم به این صورت است که هر کدام از شاگردان را تحت اشراف نظر خود قرار دهد و با استفسار از وضعیت خانوادگی وموقعیت و شخصیت اجتماعی از آنان مطلع شده و رفتار ها و برخورد ها را ارزیابی کرده به یک جمع بندی در مورد شخصیت شاگرد پی ببرد و از این طریق نیاز ها و شاید مشکلات روحی او را شناسایی کرده مخصوصا با دقت و تیز بینی بعضی از مشکلاتی که منجر به بزه و کجروی های اخلاقی شاگرد شده را بدست آورده در جهت حل آن مشکلات اقدام کرده او را اصلاح کند.این نوع برخورد اصلاح گرانه استاد در طول سال باید بطور مستمر ادامه پیدا کند تا به نتیجه مطلوب برسد.در بعضی از مواقع برای حل مشکل لازم است استاد شخصا ورود کند مثلا در مشکلات خانوادگی با طرفین مشکل مثل خانواده طلبه و یا خانواده همسرش صحبت کند و به هر حال از توان علمی مشاوره ای خود استفاده لازم را برده وحتی الامکان مشکل شاگردش را حل کند.البته این خود از بزرگترین خدمات ماندگار وارزشمندی است که موجب رضایت خداوند نیز میشود .
نگارنده به دلیل اینکه تمام این مواردی که از ابتدای نوشتار تا اینجا توضیح داده ام هم در دروس خود بکار گرفته ام از نظر روشمندی تدریس هم از جهت ارتباط مشاوره ای ومعنوی اخلاقی بطور مستمر با طلاب و شاگردان خود داشته ام و به دفعات در طول این هفده سالی که سطوح عالیه را تدریس میکنم انجام داده ام ونتایج شیرین آنرا لمس کردم.لذا مثال ها وخاطرات عینی بسیاری در این رابطه دارم .البته این را بگویم که استادی که اینچنین به امور شاگردان خود اهتمام ورزد و برای این جهت وقت بگذارد خدای متعال او را موفق به توفیقات زیاد من حیث لا یحتسب میکند که مجال گفتن تفصیلی آن اینجا نیست.بایک نتیجه گیری منطقی و کاملا ملموس این مقاله را جمع بندی میکنم.
اگر اساتید ارتباط مستمر علمی هم در محیط کلاس هم در خارج آن به طرق مختلف هم برای بیان مطالب درسی به همان ترتیب تحرک تبادلی اطلاعات بین استاد و شاگرد برقرار کند و به این وسیله نواقص علمی وشبهات شاگردان را شناسایی و با همان روش پژوهش محور همه را مدیریت واجرا کند در اینصورت است که طلبه به هدف کارکرد علمی پژوهشی خود نزدیک شده و از آن در جامعه در همان زمانی که از او متوقع و انتظار است به خوبی استفاده کرده وجوابگو خواهد بود وبه این ترتیب استاد با این تلاش خود آنان را در مسیری قرار داده که حتی بتواند از توان پژوهشی و علمی خود مانند اشتغال در مراکز تحقیقاتی یا تدوین ونگارش کتاب ومقاله خود را تامین کرده به بالندگی شخصیت خود روز به روز بیفزایند.که اینچنین طلابی خلاق و مولد دانش انسانی اسلامی در آینده خواهند بود.
همچنین اگر استاد محترم ارتباط مستمر معنوی اخلاقی خود را با شاگردان بخوبی مدیریت کرده در دل آنها راه پیدا کند و نقشه شخصیت روحی روانی و شخصیت اجتماعی آنان را ترسیم کند میتواند به اصلاح ساختار اخلاقی تربیتی شاگردان همت گماشته و خصوصیات سیره معصومان و رفتارهای درست را در آنان بایک مهندسی آگاهانه و الهی نهادینه کند. در اینصورت چنین طلابی که متکفل و متصدی مسئولیت های اجتماعی میشوند از نظر اخلاقی و تربیتی هم واکسینه اند هم اینکه بر دیگران تاثیرات مثبت میگذارند هم اینکه خودشان منشاء تربیت نسل های جدید دیگر طلاب خوهند شد
پس مشاهده میفرمایید که تمام موفقیت ها وتوانایی های علمی پژوهشی اخلاقی و معنوی وحتی تبلیغی که یکی از اصلی ترین ماموریت های روحانیت بوده و خواهد بود میتواند بدست استاد عالم و متخلق و دلسوز و مدیر البته با همان ارتباط مستمر صمیمی و پدرانه در او ایجاد و منشاء اهداف مورد نظر بشود.
در انتهای این مقاله نگارنده پیشنهادی را ارائه و درخواست میکنم مسئولین نشست اعضای شورای عالی نشست اساتید این پیشنهاد را بطور ویژه و جدی در دستور اجرایی کار خود قرار دهند و آن اینست که با توجه به اینکه نواقص و اشکالاتی که در طلاب وشاگردان وجود دارد همه را نمیتوان به اساتید نسبت داد و مقصر دانست و ماهم نمیدانیم بلکه هم خود طلبه مقصر است و ممکن است کمتر تلاش و جدیت بکند هم مجموعه ی مدیریت کلان حوزه اعم از مسئولین بخش آموزش حوزه و بخش پژوهش حوزه وبخش تهذیب و تبلیغ و نقص وضعف در کارآمدی وبه روز بودن قوانین و مقررات وضوابط مربوطه دخیل باشند. پس لازم است یک کارگروه قوی و کاردان متشکل از مسئولین یانمایندگانی از معاونت های آموزش وپژوهش وتبلیغ و آمار و بررسی و همراه با اعضای شورای عالی نشست ومجموعه ای از بدنه اصلی اساتید تشکیل شود و سیاست هایی را برای یک پروسه زمانی چند ساله در همه قسمت های مذکور جهت مدیریت بهینه اساتید و انجام رسالتشان بر شاگردان وطلاب تدوین کرده متعهد به اجرا و پشتیبانی آن باشند و این کارگروه دبیرخانه تخصصی در مکانی مشخص داشته باشد که نظرات وپیشنهادات تمام اساتید منعکس و در سیاست گزاری و برنامه ریزی ها از آنها استفاده گردد.
امیدوارم خدای متعال توفیق این منشاء سازندگی بودن وانجام درست رسالت استادی را به بنده و تمام اساتید ومدیران عنایت فرماید تا بدین وسیله موجبات رضایت ولی الله الاعظم صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را فراهم نموده و نزد حضرتش روحی فداء سربلند باشیم./0/0/20
دیدگاه جدیدی بگذارید