آثار دعا در سبک زندگی انسان کامل

چکیده

دعا و نيايش، توسلي عاشقانه و عارفانه و همچنین پيوند موجودي بسيار ضعيف و ذاتاً فقیر به موجودي بي نهايت بزرگ و با عظمت است. دعا نشانه خشوع جان در برابر جانان و اظهار نياز به پيشگاه حضرت بي نياز است. دعا حقيقتي است که ميدان حضور آن تمامي پديده ها و همه ممکنات است، چرا که مجموعه آفرينش رو به سوي ذات احديت دارند.

عاشقان با نيايش خود برگرد حريم دوست پرواز مي کنند و بر شاخسار ياد محبوب و نجوا با او، آشيان مي گيرند و در سايه سار نيايش به سکون و اطمينان مي رسند.

در روزگاري که آن را عصر اضطراب ناميده اند؛ نسل سرگشته ي ما بيش از هر زمان ديگر احساس تنهايي و بي هويتي مي کند و همواره به دنبال گمشده اي مي گردد تا در پناه آن آرام بگيرد و دشت تفتيده قلبش را نمناک سازد اما به هر دري مي زند کمتر جواب مي گيرد. بشر امروز بايد در خانه کسي را بکوبد که نيازمندان را از درگاهش نمي راند و خزانه کرمش پاياني ندارد و از اصرار فزون از حد درخواست کنندگان رنجور نمي شود. در اين روزگار تنهايي و بي کسي، دعا بارقه ی اميد است که در کانون دل آدمي مي درخشد و ابرهاي نوميدي را از آسمان زندگي کنار ميزند. با توجه به جايگاه دعا و نيايش در آموزه هاي ديني و نظر به پرسش هاي مختلفي که درباره دعا، استجابت و عدم استجابت آن در بين جوانان مطرح مي باشد، وظیفه ایجاب می کند که با بهره گيري از منابع اسلامي، مطالبی به صورت مختصر در اين زمينه بيان شود، اميد است اين مطالب در پاسخ گويي به جوانان و مردم حقيقت جو، مفيد فایده باشد.

واژگان کلیدی: دعا، زندگی، آینده، آثار، امید

مقدمه

انسان برای بدست آوردن کمالات مادّی و معنوی خود و همچنین رفع گرفتاری و شداید که در زندگی با او روبرو می شود نیازمند به نیروی قویتر و والاتر است. زمانی که شدائد و مشکلات چنان شد که تدابیر بشری نتواند آنها را برطرف کند آدمی درمانده و بیچاره می شود که در این مواقع بطور ناخودآگاه به طرف دعا در پیشگاه قدرت بی پایان حق، روی آورده تا او را به راه خیر و سعادت رهنمون نمایند. در دنیای پیشرفته امروزه، دانشمندان ثابت کرده اند که دعا و طلب آمرزش و تلقین های معنوی، موجب برطرف شدن بسیاری از امراض روحی و جسمی می شود. از این جهت است که با گذشت زمانه، نه تنها اینگونه دعاها و توسلات کهنه و فرسوده نشده، بلکه با کنار رفتن پرده های جهل و نادانی، مفاهیم آنها روز به روز روشن تر و کامل تر می شود. یکی از مفاهیم و آثار روشن آنها همانا توجه به ذات اقدس حق پیدا کردن و نیرو گرفتن از آن منبع فیض است. دعا سخن گفتن با خداوند به صورت مستقیم و بی واسطه و یا غیرمستقیم و با واسطه است، بدین جهت است که بزرگان دین بهترین وسیله تَقَرّب به خداوند را برای برآمدن حاجات دعا و توسل قرار داده اند.

مفهوم شناسی واژه دعا

دعا در لغت به معنای خواندن، درخواست انجام دادن کار و حاجت خواستن است. راغب اصفهانی در مورد تفاوت دعا با ندا می گوید: ندا با الفاظی همچون «یا» و «ایا» و نظایرشان ادا شده و مخاطبی به آن ضمیمه نمی شود، در حالیکه دعا در جایی به کار می رود که نام مخاطب برده شود، هرچند ممکن است این دو واژه به جای یکدیگر نیز به کار روند (راغب اصفهانی، مفردات راغب، ص170(. اما ابوهلال عسکری در الفروق اللغویه می گوید: دعا می تواند با صدای بلند یا آهسته باشد اما ندا با آواز بلند است. در مورد تفاوت میان دعا و مسئلت بعضی معتقدند که مسئلت همواره با نوعی خضوع همراه است و مخاطب آن دارای مقامی برتر است، اما دعا اگر متوجه خداوند باشد با کرنش همراه است و اگر مخاطب آن با دعاکننده برابر باشد با کرنش همراه نیست. به هر حال دعا به معنای خواندن است چه این که خواندن توام با خواستن باشد چه به صورت نیایش یا به صورت سرود و ستایش باشد (ابوهلال عسکری، الفروق اللغویه، ص534).

اما در اصطلاح، به معنای روی آوردن به خداوند متعال و درخواست از او با حالت خضوع می باشد. به بیان دیگر دعا از دیدگاه شرع، گفتگو کردن با حق تعالی به نحو بیان توحید و ثنای الهی یا درخواست بخشش و رحمت از او یا طلب بهره دنیایی است (فیومی، مصباح المنیر، ذیل ماده دعا). بر این اساس در مفهوم اصطلاحی دعا، معنای لغوی آن لحاظ گردیده با این تفاوت که اولا:ً مخاطب در معنای لغوی عام است و شامل انسان هم می شود درحالیکه مخاطب دعا در مفهوم اصطلاحی تنها خداوند است. ثانیا:ً در مفهوم لغوی دعا، کرنش و خضوع لحاظ نشده است اما در مفهوم اصطلاحی دعا، کرنش و خضوع در برابر خدا لحاظ گردیده است.

نقش دعا در زندگی انسان

فقر ذاتی انسان به اضافه ممکن الوجود بودنش، او را به سوی قدرت بی نیاز و لایزال می کشاند و از خودخواهی باز می دارد و در می یابد که بدون مشیت ذات اقدس متعال، کاری سامان نمی گیرد، چرا که انسان به مجرد تامین صحت، ثروت و کسب قدرت، مغرور شده و طغیان می کند و نتیجه سرکشی چیزی جزء خسران نیست.

در مورد این پرسش می توان گفت از آن جا که بشر از هر نظر ناتوان محض بوده و از طرف دیگر در محیطی زندگی می کند که محل حوادث و هدف بلاها و عوارض جسمی و روحی است، همواره گرفتار اذیّت های مخلوق انسانی و حیوانی، درونی و بیرونی می باشد. از طرف دیگر با توجه به این که آرزوی او ترقی و تکامل و رسیدن به کمالات دنیوی و اُخروی است و بالاترین هدفش آن است که به درجه اعلای انسانیت و عبودیت برسد، چاره ای ندارد جزء آنکه به ریسمان عنایت الهی چنگ زند که از هر نظر قادر، غنی، عالم بر همه، و غالب بر هر چیز باشد! و ناگزیر باید دست گدایی را به سوی او دراز کند. بنابراین کسانی که عقیده دارند که باید فقط کار کرد، تهیه قوا نمود و سرمایه مهیّا کرد نه دعا، خیلی در اشتباهند. از طرفی افرادی که می گویند فقط باید دعا کرد تلاش انسان مفید نیست و رسیدن به کمالات منوط به رنج و تلاش نیست، این گروه نیز در اشتباهند، چرا که با توجه و تدبر در قرآن و روایات معتبر و به کار بردن عقل معلوم می شود که راه صحیح، نه آن است و نه این، بلکه راه سومی نیز وجود دارد که در هر کاری و در رسیدن به هر هدفی بایستی هم سعی و تلاش لازم را نمود و هم دعا کرد.

اهمیت دعا در زندگی آنگاه معلوم می شود که به کتاب شریف صحیفه سجادیه که اُخت القران و زبور آل محمد (ص) لقب گرفته، مراجعه نماییم. این پیشوای به حق چه دعاهایی را انشاء فرموده و چگونه با پروردگار خود به راز و نیاز پرداخته و برای بشریّت درس دعا و نیایش با آفریدگار هستی داده است. خوشبختانه دعا از جمله موضوعاتی است که در قرآن و روایات، فراوان از آن یاد شده است. حضرت سلیمان (ع) از خداوند درخواست می کند: بارالها به لطف و کرامت از خطای من درگذر و مرا ملک و سلطنتی عطا فرما که پیش از من احدی لایق آن نباشد به راستی که تو زیاد بخشنده هستی. و همچنین خداوند متعال عظمت دعا را اینگونه بیان می فرماید: ای رسول خدا به امت خود بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجّه و اعتنایی داشت؟. از طرفی در روایات بسیاری لزوم دعا و اهمیّت آن را در زندگی انسان ها بیان کردند. مرحوم شیخ صدوق (ره) از حضرت امام رضا (ع) از پدران بزرگوارش از پیامبر (ص) نقل کرده که ایشان فرمودند: دعا اسلحه‌ی مؤمِن، ستون دین و نور آسمانهاست.

امام صادق (ع) نیز در راستای اهمیت دعا حتی در زندگی دنیوی انسان می فرماید: بر شما باد به دعا کردن زیرا شفا یافتن از هر دردی بواسطه دعا میسر می شود. در کتاب اصول کافی نقل شده، امام رضا (ع) به اصحاب خود می فرمودند: بر شما باد به سلاح پیامبران. عرض شد: سلاح پیامبران چیست؟ فرمودند: دعا. و در روایتی دیگر امام صادق (ع) به اهمیت دعا اشاره می کنند: دعا نافذتر و مؤثرتر از نیزه ی آهنین است.

رسول خدا (ص) فرمود: در نیازهای خود نزد خدا فغان و فریاد کنید و در بلاهای شدید به او پناه ببرید وتضرع کنید زیرا دعا مغز و اصل بندگی است و هیچ مومنی خدا را نمی خواند مگر اینکه اجابت می شود. به همین معنا اشاره دارد سخن امام صادق (ع) به میسر بن عبدالعزیز: اى میسر! خدا را بخوان و نگو فرمان حق صادر شده (و طلب، فایده‏ اى ندارد)، چون نزد خداوند متعال، درجه و منزلتى هست که انسان بدون درخواست، به آن نمى‏ رسد. اگر بنده دهانش را ببندد و از او چیزى نخواهد، هیچ به او داده نخواهد شد، پس از خدا بخواه تا به تو بدهد. اى میسر! هیچ در کوبیده‏ شده ‏اى‏ نیست مگر آنکه بزودى باز خواهد شد.

صاحب تفسیر المنار استجابت دعا را منحصر به جایی دانسته که اسباب طبیعی نیز در میان باشد و دعا آن است که از خداوند بخواهند اسباب طبیعی را فراهم سازد تا داعی به مقصود برسد. مثلا فقیر، وسائل کسب و کار از خدا بخواهد و مریض دارو. البته گاهی خداوند متعال بدون اسباب و عوامل مادی دعا را مستجاب نمی کند، ولی این تخصیص و انحصار درست نیست، چون خداوند به غیر اسباب طبیعی نیز می تواند حاجت ها را برآورد. علل و عوامل روحانی می تواند شفابخش باشد ولی گروهی فراتر از اینها فکر می کنند. آنها دست به دعا برمی دارند نه برای حوائج مادی بلکه نفس دعا کردن برای آنان موضوعیت دارد! در اینجا نیایش به صورت یک سیر روحانی و مکاشفه رحمانی درمی آید. در این برداشت دعا به مفهوم پرواز روح به سوی عالم بالاست و ارتباط مجذوبانه قلب است با خداوند و شریف ترین وگران سنگ ترین حالات انسان است. بنابراین اگر از دانشمندان علوم تجربی و روانشناسی سخن می گوییم بدین علت است که آنها این مفاهیم معنوی بلند را از طریق چالش های تجربی و یا کاوش های عقلانی مبتنی بر تجربیات شخصی به دست آورده اند. در این برداشت دعا یک نوع عبادت است و احساس استغناء یک نوع تکبّر می باشد و سرانجام متکبران دخول در آتش است.

تاثیر دعا در تغییر سرنوشت

سرنوشت انسان در گرو عمل اوست و انسان در تعیین سر نوشت خود مؤثر است. قرآن کریم می فرماید: خداوند سرنوشت هیچ قومی را عوض نمی‌کند، مگر آن که آن‌ها حال‌شان را تغییر دهند. از تفسیر عیاشی از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمودند: خداوند حکم کرده است به حکم حتمی، نعمتی را که به بنده عنایت فرموده است از او سلب نکند، پیش از آنکه آن بنده گناهی مرتکب شود و به وسیله‌ی ارتکاب گناه مستوجب سلب نعمت شود و این است معنای قول خداوند که فرمود لایغیرُ ما بقومٍ ...(عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، ص206).

از طرف دیگر، سرنوشت و تقدیر قابل محو و اثبات است. قرآن می‌فرماید: خداوند هر چه را بخواهد محو می‌نماید و هرچه را بخواهد اثبات می‌کند و اصل کتاب نزد اوست.

در توجیه آیات و روایاتی که در این زمینه وجود دارد، استاد مطهری می‌گوید: اراده و خواست و عمل انسان می‌تواند عالم را تکان دهد و سبب تغییراتی در آن بشود و این عالی‌ترین شکل تسلط انسان بر سرنوشت است. اعتراف می‌کنم شگفت‌آور است. اما حقیقت است این همان مسئله عالی است!(مطهری، انسان و سرنوشت، ص49). دعا یکی از ابزارهای مؤثر در تغییر سرنوشت است و به همین دلیل است که امام کاظم (ع) می‌فرماید: بر شما باد که پایبند دعا باشید، زیرا دعا کردن به درگاه خدا و طلب کردن از خدای متعال بلائی را که مقَدّر شده و حکم بدان شده و جزء اجرای آن چیزی نمانده است را برطرف می‌گرداند. پس اگر خداوند را خواند و از او درخواست شود، به یک باره بلا بر می‌گردد! (کلینی، اصول کافی، ج2، ص470).

این تاثیر دعا در سرنوشت، به بیانات مختلف در کلام ائمه معصومین (ع) دیده می شود. امام صادق (ع) می‌فرماید: خداوند را بخوان و دعا کن و مگو کار گذشته است (کلینی، اصول كافی، ج4، ص211). این روایت به صراحت، دخالت و تاثیر مستیم دعا را در سرنوشت انسان مشخص می‌کند. آدمی از آنجا که پیوسته در معرض ناملایمات و بلاهایی که به صورت قضا و قدر نازل می شود، قرار دارد می تواند این شرور را به وسیله دعا دفع کند و از همین باب است که در روایت می‌فرماید: امواج بلا را دفع کنید به وسیله دعا. در تعداد قابل توجهی از احادیث شیعه وارد شده است که دعا حتی قضای مبرم و محکم را نیز دفع می‌کند، حتی در روایت است که دعا و نیایش، خود از قضا و قدر الهی به شمار رفته است. بنابر این قضا می‌تواند قضای دیگری را به اذن خداوند خنثی کند.

نقش دعا در زندگی انسان ها از نظر برخی از دانشمندان غیر مسلمان

دیل کارنگی، روانشناس مشهور آمریکایی در کتاب آیین زندگی در مورد نقش دعا در زندگی انسانها چنین گفته است: امروز جدیدترین علم، یعنی روانپزشکی همان چیزهایی را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می دادند، به دلیل این که پزشکان روانشناس دریافته اند که اعتقاد به دعا و ایمان راسخ به دین، نگرانی و تشویش، هیجان و ترس را که موجب اکثر بیماری های ماست برطرف می سازد. دعا و نماز در زندگی انسانها قویترین نیرویی هستند که انسانها می توانند تولید نمایند. دعا و نیایش چون رادیوم یک منبع نیروی مشعشی است که خود به خود تولید می شود. از راه دعا بشر می کوشد نیروی محدود خود را با متوسّل شدن به منبع نامحدود افزایش دهد. غیرممکن است مرد یا زنی تنها برای یک لحظه به دعا بپردازند و نتیجه مثبت و مفیدی از آن نگیرند! (دیل کارنگی، آیین زندگی، ص181تا 186). الکسیس‌ کارل فيزيولوژيست فرانسوي برنده دو جايزه نوبل می‌گوید: کاملاً مشروع است که برای کسب نیازمندی های خود از خدا کمک بگیریم؛ ولی در عین حال، نامعقول است که از او بخواهیم تا به هوس های ما جامة عمل بپوشاند و یا آنچه را به کوشش میسّر است، به دعا عطا کند. تنها در موردی نتایج نیایش، می‌تواند مطمئناً به تحقق برسد که تمام راه‌های درمانی، غیر عملی و یا مردود باشد. دعا، مثل نفس کشیدن و آب خوردن از ضروریات زندگی است. همچنین دکتر فرانک لاباخ می‌گوید: در حقیقت دعا و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند؛ زیرا هر یک به تنهایی ضعیف‌اند. مقتدرترین مردان و زنان زمین، در عمل و دعا هر دو نیرومند هستند. بهترین جرّاح، آن کسی است که بهترین عملش وقتی صورت می‌گیرد که دعا و کار را با هم توأم کند. آیا متوجه نشده‌اید که وقتی با دعا کاری را آغاز می‌کنید و آن را در ردای دعا مستور می‌دارید، پیوسته موفقیت فوق انتظاری را به دست می‌آورید؟ (حسین موسوی راد لاهیجی،روزه درمان بیماریهای روح و جسم، ص220).

ویلیام جیمز روان شناس بزرگ آمریکایی می گوید: دعا و نماز و به عبارت دیگر، اتصال با روح عالم خلقت و جان جانان،کاری اثربخش و دارای نتیجه است. ثمره آن عبارت است از ایجاد یک جریان قدرت و نیرویی که به طور محسوس دارای آثار مادی و معنوی است. (ویلیام جیمز، دین و روان، ص177).

کارل یونگ، روان شناس بزرگ معاصر معتقد است: واقعه نماز و دعای جمعی، بهره گیری از حیات فائق و متعالی است که برتر از همه مرزها و حدود زمانی و مکانی است و لحظه ای جاوید و ابدی در زمان است (جهان نگری، کارل یونگ، ص218).

آثار دعا

بسیاری از افراد گمان می کنند دعا فقط برای رفع نیازهای مادی و درخواست حاجت است امّا دعا فوائد و آثار متعددی دارد که به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می کنیم:

ارضاء میل فطری

انسان علاوه بر داشتن فطرت خداشناسی، دارای فطرت احساسی یا نیایش و عرفان است. بزرگان برای فطرت، ویژگی هایی بیان کرده اند که عبارتند از:

الف) جنبه ذاتی و سرشتی دارد و اکتسابی نیست.

ب) در زندگی هر فرد وجود دارد و فقط ممکن است تضعیف یا تقویت شود! استاد مطهری می گوید: هر کس از دل خود با خدا راه دارد حتی شقی ترین افراد، در مورد گرفتاری و امتحان، وقتی که اسباب و علل به کلی از او منقطع و بُریده می شود، به خدا پناه می برد. این یک میل فطری و طبیعی است در وجود انسان که پرده گناه و شقاوت گاهی روی آن را می گیرد. در سختی ها که پرده زائل و نابود می شود، خود به خود این میل تحریک می شود و به هیجان درمی آید. ما نسبت به میل های عالی انسانیت میل به خداجویی و خداخواهی، میل به دعا و التجاء و پناه بردن به خدای نادیده، حالت طفل نوزاد را داریم نسبت به پستان ندیده و نشناخته و مادر ندیده ونشناخته! مقصود از فطری بودن ارتباط با خدا و نیایش این نیست که همه مردم بالفعل متوجه این نیازند و یا همه مردم عاشق خدا هستند بلکه توان و استعداد آن در ذات انسان نهفته است و نیاز به شکوفایی دارد. این میل فطری در مواقع سختی ها شکوفا می شود. قرآن می فرماید: هرگاه آدمی به رنج و زیانی افتد همان لحظه به هر حالت که باشد چه خفته چه نشسته و چه ایستاده ما را به دعا می خواند (مجموعه آثار شهید مطهری، ج23، ص 781 تا 790).

دعا، سپاسگزاری از نعمت های خداوند

دعا کردن، نوعی شکرگزاری از نعمت های پروردگار است. شکر در لغت، ثنا گفتن مُنعِم است و بیشتر مضامین ادعیه، ثنای الهی می باشد. شبی پیامبر اکرم (ص) تا صبح، مشغول ناله و مناجات بودند. وقتی بلال اذان گفت، ‌همسر ایشان عرض کرد: مگر شما آن کسی نیستی که درباره اش نازل گشته لِیَغفِرلک الله ما تَقَدَّمَ من ذنبک وَ ما تَأَخَّرَ. حضرت فرمود: آری؛ اما بنده سپاسگزار خدا نباشم؟

دعا وسیله مبارزه با ظلم

دعا در فرهنگ شیعه وسیله مبارزه با ظلم، امر به معروف و نهی از منکر و شعار بر ضد ستمگران است. بهترین نمونه آن دعاهای صحیفه سجادیه است که امام (ع) معارفِ اسلام را بیان داشته و وظایف عبادی و سیاسی را روشن فرموده است. تنها به یکی ازآیات قرآنی که دلالت دارد، بهترین شیوه در برابر تهدید طاغوت ها، دعا و توکّل بر خدا و حفظ ایمان و پایداری است، اشاره می کنیم: بارالها! صبر و استقامت بر ما فروریز و آخرین درجه شکیبایی را به ما مرحمت فرما و ما را مسلمان بمیران.

کبرزدایی

اگر انسان خود را بی نیاز بداند طغیان و گردنکشی می کند، در برابر هیچ حقیقتی سرفرود نمی آورد، بر دیگران فخرفروشی می کند و خود را برتر از مردم می پندارد. قرآن کریم می فرماید: چنین نیست که شما می پندارید، به یقین انسان طغیان می کند چراکه خود را بی نیاز می بیند.

دعا اظهار نیاز به پیشگاه حضرت بی نیاز است. دعا بیان تهیدستی و نداری به محضر مالک مطلق جهان هستی و نیز نشان دادن فروتنی و خاکساری به درگاه خالق یکتا است. اظهار فقر در بیشتر ادعیه به جا مانده از معصومان به خوبی دیده می شود. بنابراین دعا عامل بازدارنده از کبر و خودبینی است.

حفظ پیوند بین خلق و خالق

یکی از مهمترین و موثرترین راه های تقرب و نزدیکی به پروردگار، دعا است. قطع نظر از اجر و پاداش اُخروی و برآمدن حاجت، دعا حلقه ارتباط انسان با خداوند است. اولیای الهی به منظور حفظ پیوند خلق و خالق و تشویق انسان به دعا برای هر روز، ذکر خاصی را به پیروان خود یاد داده اند، تا هر روز از این راه و ابزار استفاده کرده و ارتباط خود را پیوسته و در تمام لحظات حفظ کنند. دعا لذت بردن با محبوب است، مومن در چنین حالتی لذت مکالمه با محبوب را درک می کند. افتخاری بالاتر از این نیست که بنده بدون واسطه با معبود خود درد دل کند (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20، ص276). به همین دلیل است که در قرآن می فرماید: خداوند غنی است و بی نیاز، بنده فقیر است. خود هم اقرار به فقر دارد یعنی بنده هنگامی که وجود سراسر نیاز خود را در برابر خداوند بی نیاز می بیند جز اعتراف به فقر نامحدود خود چاره ای ندارد.

سبب آرامش روح

یاد خداوند است که باعث آرامش روح و روان می شود. این آرامش با تکامل روح قرین است و آرامش کاذب و موقت نیست. این آرامش با خیالات شاعرانه و تصورات موهوم تأمین نمی گردد. زندگی، دریایی است پر از طوفان، دلهُره و اضطراب که تنها اُمید و اتکاء آدمی، روی آوردن و عرض دعاء به حق تعالی است که آرامبخش روح و روان است. انسانی که با دعا سر وکار دارد هرگز یأس و نااُمیدی بر او غالب نمی شود. در تفسیر آیه مذکور می فرماید: آگاه باش که قلب ها تنها با ذکر خدا آرامش پیدا می کند و دیگر اشتغالات هرگز نمی توانند آرامبخش باشند چون بر پایه ی مادیّات استوار است و اساس مادیات، مضطرب و سست است (فیض کاشانی، ج3، ص 630).

امروزه در محافل علمی، دعا درمانی مطرح است و از طریق دعا می توان بسیاری از بیماری های روحی را درمان کرد زیرا به ثمر نرسیدن تلاش ها در زندگی، چه بسا انسان را از پیروزی نهایی برای همیشه نومید سازد، اما از آنجا که دعا انسان را متوجه مبدا فیض وجود می کند، در دل انسان می درخشد و ابرهای یأس و اضطراب را از آسمان دل کنار می زند. امیدی که از دعا برمی خیزد همانند خون تازه ای در شریان جان آدمی جاری می شود و او را از نگرانی نجات می دهد، از این رو در روایات اسلامی از دعا به عنوان سلاح یاد شده است. امام علی(ع) می فرماید: دعا سپر مؤمن است و بدیهی است که سپر و اسلحه از ابزارهای دفاعی انسان است و دعا به عنوان سِلاحی بُرنده در برابر سختی ها و ناملایمات زندگی و نیز سپری در مقابل هجوم گسترده مشکلات است.

بخشش گناهان

یکی دیگر از فوائد دعا عفو گناهان است. این امر ممکن است با درخواست بخشش از خداوند همراه باشد چنان که این مضمون در بیشتر دعاها آمده، همچنین ممکن است دعا بدون درخواست مغفرت باشد ولی آمرزش را در پی داشته باشد. امام علی (ع) می فرماید: دعاکننده ی مخلص به یکی از این سه نتیجه می رسد: گناهی که بخشیده شده، خیری که پیش آمده، یا شری که به تأخیر افکنده شده است.

دفع بلا

دفع بلا، يعني انسان كاري انجام دهد تا بلا از اساس نازل نشود؛ مانند واكسني كه استفاده مي‌كند تا بيمار نشود. دفع بلا در واقع پيشگيري از نزول بلاست اما واژه رفع، زماني استفاده می شود كه بلا نازل شده و انسان در صدد برطرف كردن آن باشد؛ مثل اينكه شخصي بيمار شده و بايد درمان شود که دعا در هر دو مورد مؤثر می باشد.

دعا قضاء را دفع می‌کند و همچنین امواج بلاء را به وسیله دعا دفع کنید. امام صادق (ع) می‌فرماید: وقتی حضرت یوسف(ع) را برادرانش در چاه انداختند و ایشان تنها شدند، جبرئیل بر وی نازل گردید و این دعا را برای نجات از بلا و هلاکت به او یاد: اللهُمَّ اِنی اَسئَلُکَ بانّ لک الجد لا اله الّا اَنتَ المنان بدیع السموات و الارض ذوالجلال و الاِکرامَ ان تُصَلّی علی محمد و ال محمد اَنّ تجعل لی مَمّا أنا فیه فرجاً و مَخرجاً (کافی ج 2 ص557). این دعا را خواند و نجات پیداکرد. همچنین امام صادق (ع) برای مصون ماندن از شر منصور دوانیقی که تصمیم بر قتل ایشان را داشت این دعا را خواندند: اللهمَّ انک تکفی مِن کل شیء و لا یکفی مِنک شییء فاکفنی بما شِئتَ و مِن حیثُ شِئتَ وَ أنّی شِئتَ! (کلینی، اصول کافی، ج2، ص559). امام صادق (ع) این دعا را خواندند و بلاء دفع شد.

شرایط اجابت دعا

بین شرایط دعا و ادب دعا کردن تفاوت وجود دارد. شرط به این معناست که اگر مانعی نباشد و شرط حاصل شود، قطعا دعا به اجابت می رسد، ولی رعایت کردن آداب دعا و حاجت طلبی، در برآمدن حاجات و استجابت تاثیر بسزایی دارد. برای دعا کردن و درک محضر حضرت دوست و بهره مندی بیشتر از فیض و رحمت الهی، شرائطی ذکر شده که اگر محقق بشوند، مشروط (اجابت) حتماً محقق می شود. قرآن کریم می‌فرماید: هرگاه بندگانم از من سوال کنند، بگو: نزدیک است که من دعای دعاکننده را اجابت می‌کنم، البته زمانی که من را بخواند!

علامه طباطبایی می‌فرماید: در این آیه شریفه شرط اوّل اجابت، آن است که دعا کننده حقیقتاً دعا کند «دَعْوَةَ الّداعِ» و به راستی بخواهد. شرط دوّم این‌که خدا را بخواند، «إذا دَعانِ» و از او بخواهد. اگر این دو شرط که از «دَعا» و «حقیقی بخواند » استفاده می‌شود، تحقّق یافت، به نصّ قرآن، دعا به هدف اجابت رسیده و رد نخواهد شد؛ مانند دعای بیماری که دستش از طبیب و دوا کوتاه شده، و قلبش از علل مادّی و طبیعی مأیوس گشته و مضطرّ است و توجّه به وسائط نداشته باشد، و گرنه مضطرّ نخواهد بود و دعا برای او و از او محقّق نخواهد شد. (محمدحسین رخشاد، در محضر علامه، ص 359).

بنابراین دعا باید مخلصانه صورت بگیرد. امام صادق (ع) از پدرانش از رسول اکرم (ص) روایت کرده اند: خدا به یکی از پیامبرانش وحی کرد: به عزت و جلالم سوگند! هرکس به غیر من امیدوار شود ناامیدش خواهم کرد و جامه خواری و ذلت را بر او خواهم پوشاند و او را از فضل و بخشش خود به دور خواهم داشت. بنده من هنگام سختی، چشم امید و آرزو به دست دیگری بدوزد در حالی که سختی‌ها بدست من است و اُمیدوار به غیر من شود در حال که من بی‌نیاز و بخشاینده‌ام؟کلید درهای بسته در دست من است و در اجابت به روی کسی که مرا خواند باز است (طباطبایی، المیزان، ج2، ص35). امام صادق (ع) می فرماید: هرگاه یکی از شما بخواهد دعایش مستجاب شود باید از مردم ناامید گردد و امیدش تنها به خدا باشند(مجلسی، بحارالانوار، ج90، ص314).

آداب دعا

در بسیاری از آیات و روایات اسلامی به آداب دعا و حاجت طلبی اشاره شده است که به مهمترین آنها اشاره می کنیم.

همراهی دعا با ایمان و عمل صالح

کسانی که ایمان آورده و کردار شایسته داشتند اعمالشان پذیرفته و از فضل و رحمت خداوند برخوردارند. یعنی آنان که تسلیم امر رسول خدا باشند، خداوند دعای آنان را اجابت و از فضل و رحمتش به آنان عنایت می کند.

مخفیانه و همراه با تضرع

خداوند را با تضرع و زاری و در نهان بخوانید. در مصباح الشریعه از امام صادق (ع) روایت شده که خداوند متعال را در تمام کارها و امورات با تضرّع و ناله کنان در اوقات شب و روز، استعانت بطلب چون خداوند می فرماید: خدا را به صورت متضرعانه و خُفیهً فراخوانید چون خداوند متجاوزان را دوست ندارد (مصباح الشریعه، ص 58).

همراه بیم و امید

خداوند را بخوانید روی خوف و ترس. ترس از عدم قبول دعا در اثر قصور اعمالتان و اینکه شایستگی انجام و پذیرش دعا را ندارید و امید از روی طمع در پذیرش دعا به خاطر تَفَضّلی که خداوند در حق بندگان دارد و همواره آنان را مورد احسان قرار می دهد.

با وضو بودن

امام علی (ع) می فرماید: هرگاه کار بزرگی از امور دنیا و دین روی آورد و خواستی دعا کنی، وضو بگیر و دستهایت را به سوی آسمان بلند کن و دعا کن(مجلسی، بحارالانوار، ج92، ص159).

بسم الله گفتن

پیامبر اکرم (ص) می فرماید: دعایی که آغازش بسم الله باشد هرگز ردّ نمی شود! (شیخ عباس قمی، سفینةالبحار، ج 1، ص446.(

ثنای الهی

امام صادق (ع) می‌فرماید: درکتاب علی(ع) آمده است: ستایش الهی و درود بر رسول خدا باید پیش از درخواست باشد زیرا اگر یکی از شما برای درخواست نیازی نزد شخصی برود، وی دوست دارد پیش از بیان درخواست، از او به خوبی یاد شود (کلینی، اصول کافی ج3، ص484). دعا کننده با ستایش الهی، معرفت خود را به خداوند نشان می دهد. دعایی که پیش از آن ستایش الهی نباشد نافرجام می‌ماند (مجلسی، بحارالانوار، ج 90، ص317).

یقین به اجابت دعا داشتن

یکی از آداب دعا آن است که دعاکننده به اجابت آن یقین داشته باشد و با شک و تردید خدا را نخواند. امام صادق (ع) می‌فرماید: هرگاه دعا کردی گمان کن که اکنون برآورده شده است. در ذیل آیه 180 از سوره اعراف از حضرت امام صادق (ع) روایت شده: معنای آیه آن است که بدانند مَنِ خدا، قدرت دارم هرچه را بخواهند عطا کنم! (طباطبایی، تفسیر المیزان، ج2، ص43).

توجه قلبی داشتن

اصل و اساس آداب دعا، توجه قلبی است چون کسی که توجه ندارد سزاوار آن نیست که به او توجه گردد. وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: خداوند دعای قلب غافل را قبول نمی‌کند.

صلوات قبل از دعا

حضرت امام صادق (ع) می‌فرماید: دعا پیوسته مَحجوب است و مقبول نیست مگر این که بر حضرت محمد (ص) و اهل بیتش صلوات فرستاده شود.

اصرار و پافشاری در دعا

یکی از آداب دعا اصرار و پافشاری در دعا است. پیامبر اسلام می‌فرماید: خدا رحمت کند بنده‌ای را که وقتی از خداوند درخواست حاجت می‌نماید در دعا پافشاری کند.

توسل به اولیاء الهی

پیامبر اکرم(ص) خطاب به امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: یا علی! امامان، از فرزندان تواند. به برکت آنان به امتم باران می‌رسد و دعاهایشان مستجاب می‌شود و بلا از آنان رفع می‌گردد! (مجلسی، بحارالانوار، ج 36، ص232(

دعا برای برادر دینی

در پاره‌ای از روايات به صورت عام خواسته شده كه درخواست‌ها و حاجت‌هايتان را با دست و زبان و دعای ديگران بخواهيد. در این زمینه امام باقر (ع) می‌فرماید: زودترین دعایی که به اجابت می‌رسد دعای برادر دینی برای برادرش در نبود اوست. در این صورت فرشته‌ای که گماشته اوست می‌گوید: آمین، و برای تو دو چندان است (کلینی، اصول کافی، ج4، ص270). علی بن ابراهیم از پدرش نقل می‌کند: عبدالله بن جُندَب را در عرفات دیدم پیوسته دست‌هایش به سوی آسمان بلند و اشک‌هایش جاری بود به او گفتم: و قوفی بهتر از وقوف تو ندیدم، گفت: به خدا سوگند! جز برای برادران دینی خود دعا نکردم، زیرا از امام کاظم (ع) شنیدم که فرمود: هرکس برای برادر دینی خود در نبودش دعا کند، ازعرش به او ندا می‌شود: صدهزار برابر آن برای تو باد! پس خوش نداشتم صدهزار دعای تعهد شده تضمینی را به خاطر یک دعا از دست بدهم که نمی‌دانم آن یک دعا به اجابت می‌رسد یا نه! (کلینی، اصول کافی، ج4، ص465).

امام باقر(ع) نیز در تفسیر آیه 26 از سوره شوری می فرمایند: مقصود مؤمنی است که برای برادر خود در پشت سر او دعا کند، پس فرشته برای دعای او آمین گوید و خدای عزیز جبّار می‌فرماید: برای توست دو برابر آنچه برای برادرت درخواست کردی و آنچه نیز برای او درخواست کردی، به خاطر اینکه او را دوست داشتی به تو داده شد و دعایت در حقّ او مستجاب شد.

همگانی و عمومیت دعا

رسول خدا (ص) می‌فرماید: هرگاه یکی از شما دعا می‌کند همه را دعا نماید، در این صورت به اجابت نزدیک‌تر است (کلینی، اصول کافی، ج2، ص243). همچنین از امام رضا (ع) نقل شده است که این‌گونه دعا می‌کردند: اِغفِر لِمَن فی مشارق الأرض و مَقارِبها مَن المُؤمنین و المؤمنات. به این معنا که خدایا در مشرق و مغرب عالم هر مرد و زنی که ایمان دارد، او را بیامرز (مجلسی، بحارالانوار، ج 49، ص117).

گردآمدن برای دعا

از جمله سفارشات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در خصوص نحوه‌ی دعا کردن، دعای دسته‌جمعی است. در دیگر روایات که تعداد آن کم نیست سفارش به جمع شدن مؤمنین در دعا نیز شده است به این گونه که امام صادق (ع) می‌فرماید: چهل نفر جمع نمی شوند و خداوند را نمی خوانند در مسأله ای مگر این که خداوند دعای آنان را مستجاب می کند و اگر چهل نفر نباشند و چهار نفر، ده مرتبه خداوند را بخوانند دعای آنان مستجاب خواهد شد و گرنه یک نفر چهل مرتبه خداوند را بخواند خداوند دعای او را مستجاب می کند (کلینی، اصول کافی، ج4، ص242).

دست بالا بردن در دعا

امام باقر (ع) فرمود: بنده‌ای که دستش را به سوی خدا بلند کند و بگشاید، خدا را شرم آید که آن را خالی و نا اُمید برگرداند؛ هرچه بخواهد از فضل و رحمتش در آن می‌گذارد. پس هنگامی که دعا می‌کنید، پیش از آن که دست را پایین آورید بر سر و روی خود بکشید (طباطبایی، المیزان، ج2، ص38(.

روزی حلال

یکی از عوامل و آداب مهم در استجابت دعا، روزی حلال است به نحوی که لقمه حرام و حق الناس، یکی از بزرگترین موانع استجابت دعا می باشد. رسول خدا (ص) می فرمایند: اگر کسی دوست دارد که دعایش مستجاب شود، پس باید کسب و روزیش را پاک گرداند.

در روایت دیگر آمده است مردی خدمت پیامبر‌(ص) آمد و عرض کرد: دوست دارم دعایم مستجاب شود، آن حضرت فرمودند: غذای خود را پاک کن و از هر گونه غذای حرام بپرهیز.

همچنین از امام صادق (ع) نقل است که فرمودند: بدرستی که دعای بنده ای که حرام خورده و یا حقّی از مردم بر گردن اوست، مورد استجابت پروردگار واقع نمی شود.

علت عدم استجابت برخی دعاها

با توجه به مطالبی که گفته شد در مورد اهمیت و آثار دعا و نقش آن در زندگی انسان ها، ممکن است این سوال به ذهن برسد که چرا علی رغم این همه دعایی که ما می خوانیم و حتی در بعضی موارد، آداب آن را هم رعایت می کنیم، اما به نتیجه ای نمی رسد؟ بنابراین با توجه به این سوال چند نکته را به صورت مختصر بیان می کنیم.

1. ناسازگاری دعا با سنن الهی

سنن الهی در حقیقت عبارتند از قوانینی همواره ثابت، که نظام تکوین و تشریع را می سازند. بطور مثال اینکه همه ی انسانها با فطرت الهی زاده می شوند یک سنّت و قانون ثابت و تبدیل ناپذیر است، یا اینکه مکر بد، در نهایت به خود مکر کننده باز می گردد یک قانون ثابت است و نیرنگ زشت جز [دامن ] صاحبش را نگیرد.

امّا اگر در برخی سنن الهی به ظاهر تغییری مشاهده می شود؛ در حقیقت، تغییر در سنّت نیست بلکه در چنین مواقعی یا خود سنّت محدود و مشروط به حدود و شروطی بوده است که با فقد آن حدود و شروط، خود آن سنّت نیز برطرف می شود یا سنّت دیگری که حاکم بر آن سنّت بوده بر سنّت اوّلی غلبه نموده است. برای مثال نماز مانع از فحشا و منکر است امّا به این شرط که با حضور قلب باشد. لذا اگر کسی نماز خواند و مرتکب منکر هم شد سنّت مذکور تعطیل نشده بلکه به خاطر مفقود بودن شرط، سنّت مذکور نیز کم اثر یا بی اثر می شود. یا پاک کننده بودن توبه ی حقیقی یک قاعده ی ثابت و تبدیل ناپذیر است که بر بسیاری از سنن الهی حکومت داشته آنها را مقهور خود می کند.

شکّی نیست که حتمیّت موت بر صاحبان نفوس نیز از سنن تغییرناپذیر الهی است و برای هیچکس چاره ای جز چشیدن طعم مرگ نیست؛ کما اینکه ابتلاء و امتحان مکلّفین نیز از سنن تخلّف ناپذیر الهی است. هر نفسى چشنده ی مرگ است، و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به سوى ما بازگردانیده مى شوید. همچنین شکّی نیست که امتحان برخی افراد با نقص در انفس است که یکی از مصادیق آن مریضی است؛ چون مریضی انسان گاه قابل جبران است و گاه غیرقابل جبران. و قطعاً شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى، کاهشى در اموال و جان ها و محصولات مى آزماییم و مژده بده شکیبایان را.

پس مرگ برای همگان سنّت است؛ امتحان نیز سنّت است. اینکه امتحان برخی می تواند از راه بیماری باشد این هم سنّت است. امّا اینکه خدا حتماً کسی را با مریضی امتحان نماید این سنّت نیست. کما اینکه مردن به سبب بیماری نیز سنّت الهی نیست. بیماری مشرف به موت، تنها یکی از اسباب مرگ است. البته همه ی این اسباب اوّلاً صرفاً معدّ و زمینه ساز مرگند نه علّت حقیقی آن. ثانیاً این امور تنها اسباب موت از نوع اجل معلّق هستند، نه اسباب موت که با اجل مسمّی است. برای موت حتمی و مسمی، هیچ اسباب ظاهری خاصّی نیاز نیست؛ بلکه به محض اینکه حرکت جوهری شخصی تمام شدن انتقال او به عالم برزخ اجتناب ناپذیر خواهد شد حتّی اگر در سلامت کامل باشد. و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مى کرد، جنبنده اى را بر پشت زمین باقى نمى گذارد؛ ولى آنها را تا زمان معیّنى به تأخیر مى اندازد. و هنگامى که اجلشان فرا رسد، نه لحظه ای تأخیر مى کنند، و نه لحظه ای پیشى مى گیرند.

پس طبق موارد پیش گفته، نمی توان دعا نمود که خدایا کسی را نمیران! یا کسی را امتحان نکن! امّا اگر کسی بیمار شد می توان دعا نمود که خدایا او را نمیران! یعنی این بیماری را مرض موت او قرار نده ! همچنین می توان دعا نمود که: خدایا فلانی را به وسیله ی بیماری امتحان نکن! چون راه های دیگری نیز برای امتحان وجود دارد و چون هر بیماری به دست خدا امکان شفا دارد لذا می توان در مورد تک تک بیماران دنیا دعا نمود که: خدایا فلانی را شفا بده! فلانی را هم شفا بده! فلانی را هم شفا بده! و... ولی چون شمارش تک تک بیماران دنیا عادتاً ممکن نیست، لذا می توان به نحو عامّ دعا نمود که: خدایا همه ی بیماران از مسلمین یا همه ی مریضان عالم را شفا بده! اگر چه می دانیم که به دلائلی خدا همه را شفا نمی دهد، بلکه تنها برخی را شفا می دهد؛ زیرا چه بسا بیماری برخی افراد، مرض موت آنهاست و اجل آنها رسیده است یا بیماری برخی مومنین لطف خداست در حقّ آنها تا گناهانشان را بیامرزد. بیماری برخی غیر مومنین لطف خداست در حقّشان تا متوجّه حقّ شوند. بنابراین از آنجا که ما نمی دانیم چه کسی قابل شفا یافتن است و چه کسی قابل نیست لذا به نحو عامّ دعا می کنیم تا هر که قابلیّت شفا یافتن دارد دعای ما شامل حالش شود. و البته در مورد دیگر بیماران نیز خداوند متعال دعای ما را بی جواب نخواهد گذاشت چون استجابت دعا نیز از سنن حتمی خداست.

بنابراین اگر دعائی مرزهای شریعت را در نوردید و خواسته‌ای غیرمشروع داشته باشد، خداوند آن را اجابت نمی‌کند. دعایی مستجاب می‌شود که با قوانین شرع هماهنگ باشد؛ از این رو پیامبر فرموده: یکی از دعاهایی که به اجابت نمی‌رسد، دعای فرزند علیه والدین است! (مجلسی، بحارالانوار، ج47، ص234(.

نکته دیگر اینکه به گفته علامه طباطبایی استجابت دعا امری همیشگی در زندگی انسان است (طباطبایی، المیزان، ج2، ص31)، اما وعده استجابت دعا نباید جایگزین تلاش انسان برای رسیدن به اهداف و منجر به کنار گذاشتن اسباب ظاهری و مختل شدن مسیر طبیعی زندگی او شود. انسان تمام قدرت و نیرو و توان خویش را به کار گیرد و حداکثر تلاش و کوشش را انجام دهد و نسبت به ماورای آن دست به دعا بردارد و قلب را متوجه خالق کند، زیرا در روایات آمده است: شخصی که در راه کسب و کار، تلاشی نمی‌کند و از خداوند رزق و روزی می‌خواهد دعایش مستجاب نمی‌شود (کلینی، اصول کافی، ج5، ص 77). بنابراین باید بدانیم که همراه تلاش و کوشش است که دعا و توکل، کارایی پیدا می کند.

2. عدم رعایت شرائط و آداب دعا

در کافی شریف نقل شده که عثمان‌بن‌عیسی از کسی که برای او از امام صادق (علیه السلام) حدیث گفته، نقل کرده است: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: دو آیه در کتاب خدا است که آن دو را می‌جویم و نمی‌یابم. فرمود: کدام است آن دو آیه؟ عرض کردم: گفتار خدای عزّوجلّ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ. و ما او را می‌خوانیم و اجابتی نمی‌بینیم؟ فرمود: آیا تو می‌پنداری که خداوند خلاف وعده‌ی خود کرده؟ عرض کردم: نه. فرمود: پس این [به اجابت نرسیدن دعاها] از چیست؟ عرض کردم: نمی‌دانم. فرمود: ولی من تو را آگاه کنم؛ هرکه خدای عزّوجلّ را در آنچه به او فرمان داده اطاعت کند، سپس او را از جهت دعا بخواند او را اجابت کند. عرض کردم: جهت دعا چیست؟ فرمود: شروع می‌کنی پس خدا را حمد و ستایش می‌کنی، و نعمت‌هایی که به تو داده است به زبان می‌آوری، و سپس او را شکر می‌کنی، سپس بر محمّد (صلی الله علیه و آله) صلوات می‌فرستی، و سپس گناهان خود را یاد آور می‌شوی و بدان‌ها اعتراف می‌کنی و از آن‌ها به خدا پناه می‌بری، این است جهت [و راه] دعا (کلینی، اصول کافی، ج2، ص438).

3. گناه، بزرگترین عامل عدم استجابت

اساساً گناه به‌طور کلی سبب می‌شود که پرده‌های عصمت انسان دریده شود؛ گناه می‌تواند موجب نزول بلا، عدم استجابت دعا، گرفتن رزق و روزى و از بین رفتن خیر و برکت در زندگی انسان و… شود. اصولاً این خاصیت و اثر وضعی گناه است که در منابع دینی ما به آن اشاره شده است.

شخصی از امیرالمومنین علی (ع) سوال کرد:

چگونه است خداوند فرموده مرا بخوانید تا دعایتان را اجابت کنم؛ در حالیکه ما دعا می‌کنیم ولی مستجاب نمی‌شود؟ آن بزرگوار فرمود: دل‌های شما در هشت خصلت، خیانت و بی‌وفایی نموده است:

یک: شما خدا را شناختید؛ ولى حقّ او را آن‌گونه که برایتان واجب کرد، ادا نکردید. پس شناختتان فایده‌اى به شما نبخشید.

دو: شما به پیامبر او ایمان آوردید؛ ولى بر خلاف سنّت او رفتار کردید و شریعتش را می‌راندید. پس نتیجه ایمانتان کجاست؟

سه: شما کتاب او را که بر شما فرو فرستاده است، خواندید؛ امّا به آن عمل نکردید و گفتید: شنیدیم و فرمان بردیم. سپس مخالفت کردید.

چهار: گفتید از آتش می‌ترسید، در حالیکه هر زمان، با گناهانتان، بدن‌هایتان را به سوى آتش می‌برید. پس ترستان کجاست؟

پنج: گفتید خواهان بهشت هستید، در حالیکه در هر زمان، کارى می‌کنید که شما را از آن دور می‌گرداند. پس بهشت‌خواهى شما کجاست؟

شش: نعمت خدا را خوردید؛ ولى سپاس نگزاردید.

هفت: خدا شما را به دشمنى با شیطان فرا خواند و فرمود: شیطان، دشمن شماست. پس شما نیز او را دشمن دارید، امّا شما بى هیچ سخنى، با خدا دشمنى نمودید و بى هیچ مخالفتى، با شیطان دوستى کردید.

هشت: عیب‌هاى مردم را پیش چشم خود قرار داده‌اید و عیب‌هاى خود را پشت سرتان نهاده‌اید، و کسانى را سرزنش می‌کنید که خودتان به سرزنش، سزاوارتر از آنهایید (دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص269).

روایات از این قبیل بسیار است حتی در روایت آمده است خداوند به حضرت عیسی (ع) فرمود: به ستمگران بنی اسرائیل بگو لاتَدعونی .... مرا نخوانید در حالی که بت‌ها در خانه‌های شما است بنابراین کسانی که در خانه‌های‌شان آلات فساد، چون آلات موسیقی، ورَق، قمار، شیشه شراب، زن‌های لاابالی، افراد بی‌نماز و بی‌روزه وجود دارد دعا‌یشان به اجابت نمی‌رسد!

حضرت موسی بن عمران (ع) به مردی برخورد کرد در حالیکه در سجده بود. پس از بازگشت دوباره او را در این حال سجده دید. گفت: اگر حاجت تو به دست من بود آن را روا می‌کردم. خداوند به موسی وحی کرد: این مرد اگر آن قدر سجده کند که گردنش قطع شود دعای او را نمی‌پذیرم مگر آن که از رفتاری که خوش ندارم به سوی کاری که دوست دارم برگردد! (الشّافی، ج۱، ص۸۵۰ به نقل از کافی، ج۸، ص۱۲۹)

امام باقر (ع) می‌فرماید: بنده‌ای خدا را می‌خواند دعا اقتضا می‌کند که زود برآورده شود اما گناه می‌کند پس خداوند به فرشته‌اش می‌گوید: حاجت او را ندهید و او را محروم سازید. او با گناه خود سزاوار محرومیت است؛ چون خود را در معرض غضب من قرار داده است (مجلسی، بحارالانوار، ج70، ص329).

3. استجابت همیشگی دعا

خداوند متعال در قرآن کریم فرموده: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. اگر واقعا از خدا بخواهیم ما را اجابت می کند، اما باید بدانیم نه عین همان حاجتی که مد نظر بندگان است. بنابراین به نظر می رسد اینکه بگوییم دعایی که با شرایط انجام شده ولی به اجابت نرسیده، به چند دلیل، سخن صحیحی نمی باشد.

یک- اثر دعا چنان نیست که همیشه محسوس باشد به طوری که انسان با چشم ببیند یا با گوش بشنود؛ چه بسا در این جهان حوادثی رخ می‌دهد که در ذهن خود تصور هم نمی کنیم، و چه بسیار از حوادث و بلاهایی از قبیل سنگ‌های آسمانی، خرابی دیوارها، فرورفتن زمین‌ها، جریان سیلاب‌ها و ... که امکان دارد اگر دعاهای ما نبود گرفتار آنها می‌شدیم ولی با دعا آن بلاها برطرف می‌گردد!

دوم- بسیاری از دعاهای ما به هدف اجابت رسیده ولی ما به آن توجه نکرده و خیال کرده‌ایم که مشکل، خود به خود حل شده است. مثلا زیارتی نصیب ما شده، روزی رسیده و صدها نعمت دیگر در صورتی که اگر پرده از روی آنها برداشته شود معلوم می‌شود اثر اجابت دعا است.

سوم- اجابت دعا از نظر خداوند صلاح نیست و بلکه به ضرر انسان است. انسان باید بر دعا اصرار کند ولی بر استجابت ظاهری اصرار نداشته باشد. مثلا کسی که صاحب فرزند نمی شود همیشه و تا آخر عمر خوب است که بر دعا به صاحب فرزندی صالح شدن اصرار کند ولی بر استجابت آن اصرار نکند و از اینکه به ظاهر این دعا برآورده نمی شود بی تابی نکند همانطور که در مذمت ثعلبه انصاری چند آیه از سوره توبه نازل شد.

چهارم- یکی دیگر از حکمت‌های عدم استجابت ظاهری دعا، این است که اگر اجابت شود به دین لطمه می‎زند. ما چیزی را از خدا طلب می‎کنیم، اما به‌دلیل عدم تسلط و نبود آگاهی، به نفع دین ما نیست، شاید دنیای ما را آباد کند، ولی آخرت ـ که دنیای جاودانه و حقیقی است ـ با آن، ویران شود.

خدای متعال در این رابطه فرموده است: بر شما كارزار واجب شده است در حالیكه براى شما ناگوار است و بسا چيزى را خوش نمی‎‏داريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست می‎‏داريد و آن براى شما بد است و خدا می‎‏داند و شما نمی‏ دانيد.

مهمترین سرمایه هر مؤمنی، دین اوست، حال اگر خواسته‌ای داشته باشد و برای برآورده شدن آن دعا کند و اجابت نشود باید احتمال دهد که اجابت آن شاید برای دین او ضرر داشته باشد.

پنجم- یکی از مواردی که شیطان وسوسه می کند، تأخیر اجابت دعا است. از این راه انسان را مأیوس می کند تا به خدا بدبین شود. ائمه اطهار(ع) به این نکته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبینی و سوء ظن به خدا برحذر داشته اند. امیرمؤمنان(ع) می فرماید: «دیر اجابت نمودن خدا، ‌تو را ناامید نکند که همانا بخشش،‌ بسته به مقدار درخواست است و چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانی تر گردد و بخشش او کامل تر شود. چه بسا چیزی را خواسته ای و تو را نداده و بهتر از آن را در این دنیا یا آن دنیا داده و یا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو می داد،‌ تباهی دین و دنیای خود را در آن می دیدی (نهج البلاغه، نامه 31). پس تأخیر اجابت دعا، نشان کم لطفی و کم محبتی خدا نیست، بلکه گاهی بر عکس، هرچه بیشتر تأخیر شود، دلیل بر بیشتر دوست داشتن خدا است. امام صادق(ع) می فرماید: وقتی مؤمنی دعا می کند،‌ خداوند به ملائکه می فرماید: دعایش را مستجاب نمودم، ولی آن را نگه دارید و عطا نکنید که من دوست دارم صدای این بنده مؤمن را بشنوم. بنده‌ای هم هست که دعا می کند و خداوند می فرماید: زود حاجتش را بدهید که آوازش را دوست ندارم (کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۴۵).

اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق(ع) می فرماید: روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بنده من!‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند(کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۴۵).

از روایات استفاده می شود که هیچ دعایی بی اثر نیست و هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد، پس در واقع هر دعایی به اجابت می‌رسد، اما گونه‌های اجابت مختلف است. امام سجاد(ع) می فرماید: دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او ذخیره می گردد یا در دنیا برآورده می‌شود یا بلایی را که می خواست به او برسد،‌ از وی بر می‌گرداند. و از همین نمونه است روایت امام صادق (ع) در کتاب شریف بحارالانوار که می فرمایند: خداوند به حساب مؤمن رسيدگى مى كند و به او مى فرمايد: اين حساب را مى شناسى؟ عرض مى كند: نه، اى پروردگار من. خداوند مى فرمايد: در فلان و بهمان شب، چنين و چنان دعايى (خواهشى)كردى و من آن را براى تو اندوختم. آن مؤمن چون عظمت پاداش خدا را مى بيند، عرض مى كند: اى پروردگار من! كاش هيچ دعا و خواهش مرا در دنيا برآورده نمى كردى و آنها را براى [آخرت ]من مى اندوختى.

ششم- گاهی هم دعا اجابت نمی‌شود بخاطر امتحان، خدای متعال می‌فرماید: آیا مردم خیال می‌کنند که ایمان آوردند، رها می‌شوند و آزمایش نمی‌گردند. یعنی هر انسانی امتحان و آزمایش می‌شود تا شایستگی‌اش را اثبات کند و منزلت و مقام خویش را از رهگذر استمرار بخشیدن به طاعت و پافشاری و پایداری در دعا بالا برد. دعایی که از یک سو وسیله‌ای است برای تقویت رابطه بنده با آفریدگارش و از سوی دیگر راهی است برای این که خدا عنایت و رحمت خود را بیشتر شامل بنده‌اش کند، ولی گاهی اوقات مستجاب نمی‌شود به علت امتحان! در تفسیر مجمع البیان، از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: «یَفتَنُونَ» یعنی درباره‌ی جان‌ها و اموالشان مورد آزمایش قرار می‌گیرند (طبرسی، مجمع البیان، ج7، ص272).

نتیجه گیری:

از مقاله ای که ارائه گردید می توان نتایج بسیار مهمی به دست آورد، از جمله اینکه انسان ها در طول زندگی و در همه ی مراحل زندگی با استفاده از دعا و روش صحیح دعا کردن و با استفاده از صبر و توکل و انابه در درگاه احدیت مشکلات زندگی خود را حل نمایند، همان گونه که تمام بزرگان ما این چنین بوده اند. يكي از نيازهاي بنيادين انسان‌ها نياز به ارتباط و اتصال به خداي متعال است. انسان‌ها تا زماني به منشأ لايتناهي وصل نباشند، آرامش و اطمينان قلبي در آنها حاصل نخواهد شد. انسان ذاتاً در درون خود نياز به پناهگاه و كسي دارد كه حرف‌های او را بشنود و مشكلات آنها را حل نمايد. دعا و مناجات با خدا باعث می‌شود انسان خود را در دایرة بی‌نهایت هستي، تنها و سرگردان، پوچ و بی‌هدف نبيند و با اطمينان و هدفمندي به زندگي ادامه دهد. يكي از اهرم‌های تربيتي تمام پيامبران براي جوامع انساني دعا و ارتباط با خدا بوده است، چراکه انسان‌ها بدون در نظر گرفتن خدا مانند صخره‌های در كنار هم‌اند و اندك اعتباري ندارند. پيامبران در مسير تكامل بشر و بازسازي ابعاد روان آدميان می‌کوشیده‌اند اين نكته را به آدمي تفهيم كنند كه يكي از علل و اسباب موجود در عالم وديعة الهي است و وابسته به ذات باري است؛ لذا عقل اقتضا می‌کند به قدرت محدود خود مطمئن و مفتون نشود و دست نياز به درگاه باری‌تعالی برآرند. متأسفانه از روزگاري كه دست تحريف به دامن دين رسيد و جنبه‌هایی از آن اسير ابهام قرار گرفت و دعا به‌عنوان برنامة تشريفاتي، فرمايشي و واسطه‌ای معرفي شد و چنين القا شد كه انسان‌های معقول تنها باواسطة روحانيان می‌توانند با خداي خود رابطه برقرار نمايند. اسلام كه برنامة جاويد سعادت انسان در هميشة تاريخ است، اين اصل ساختگي را رد كرد و رابطة بی‌واسطه مخلوق و خالق را اعلام كرد؛ پس دعا فرصت سبز رويش جوانه‌های ايمان در قلب آدمي و علتي از علل و سببي از اسباب جلب فيض از مبدأ فياض است؛ دعا موجب افزایش احساس آرامش، تقویت دل‌بستگی به خدا، بالا بردن احساس خود و رشد و تعالی می‌شود و منشأ اصلاح رفتار، خیررسانی، شفابخشی، روشنایی دل و عامل پیدایش بصیرت است فارغ از محاسن گفته شده، دعا باعث می‌شود انسان در مسیر تربیت قرار گیرد و بتواند در ابتدا خود و در ادامه دیگران را به‌خوبی تربیت کند.

فهرست منابع:

قرآن کریم

نهج البلاغه

صحیفه سجادیه، دفتر نشر الهادی، 1376ش

مصباح الشریعه اخلاق امام صادق (ع)

دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1408ق

طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان الطبرسی، بیروت دارالمعرفة، 1408ق

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، الوفا، 1404 هـ.ق

فیض، محمدمحسن، تفسیر صافی، مکتبه الصدر. 1373

كليني، محمد بن يعقوب،اصول كافي، انتشارات اسلاميه، بی تا

طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان (فارسی)، قم، موسسه نشراسلامی، چاپ ششم

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات راغب، کتابفروشی مرتضوی، تهران، 1362 ش

فیومی، احمدبن محمد، مصباح المنیر، انتشارت هجرت، چاپ دوم، 1414ق

عسکری، ابوهلال، الفروق اللغویه، قم، موسسه نشراسلامی، 1412 ق

موسوی راد لاهیجی، حسین، روزه درمان بیماریهای روح و جسم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1364 ش

رخشاد، محمدحسین، در محضر علامه، نشر سما قلم، 1386ش

عیاشی، محمدبن مسعود، تفسیر عیاشی، تهران، مکتبه العلمیه اسلامیه

گوستاویونگ، کارل، جهان نگری مترجم جلال ستاری، تهران، نشر توس، چاپ دوم، 1393ش

کارنگی، دیل، آیین زندگی ترجمه جهانگیری افخمی، انتشارات ارمغان، چاپ دهم، 1376ش

جیمز، ویلیام، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی، انتشارات دارالفکر، 1387ش

/270/260/20/

نوع مطلب:

چ, 07/28/1400 - 05:38