استاد وافی مطرح کرد:

چه سنی برای ازدواج طلبه ها مناسب است

در مقوله ازدواج گاهی برخی از افراد مادی محور می شوند و این برخلاف انتظار ما از یک طلبه و عالم دینی می باشد. ما معتقد هستیم که خداوند رازق و رزاق است «و ما من دابة الا علی الله رزقها» در بیست سال گذشته که کنترل جمعیت مطرح بوده است بحث رزق و روزی و توکل بر خدا و صبر بر سختی بسیار کم رنگ شده است

 

استاد احمدیاسر وافی در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی نشست دوره ای اساتید گفت: بنده در شانزده سالگی زمانی که مشغول خواندن لمعتین بودم ازدواج کردم و پنج فرزند دارم. در مورد ازدواج طلاب چند مطلب مطرح است که باید همه آنها مورد بررسی قرار گیرند. اول این که آیا ازدواج مانع تحصیل برای طلاب است یا خیر؟ مطلب دوم این است که در چه سنی باید طلبه ازدواج کند؟ آیا زود ازدواج کردن مناسب است یا خیر؟

 

وی افزود: برخی از بزرگان مانند مرحوم شهید ثانی در منیة المرید می فرمایند که طلبه نباید ازدواج کند «حتی یقضی وطره من العلم» تا زمانی که به طور کامل حاجت خودش را از علم حاصل کند یعنی مجتهد و بی نیاز از تحصیل شود. ایشان بسیار قاطعانه می فرماید که طلبه باید لباسش تیره باشد تا دیرتر کثیف شود و وقت تحصیلش بابت شستن لباس صرف نشود. مرحوم صاحب جواهر در کتاب «النکاح جواهر» بعد از بیان روایات دال بر فضایل نکاح، در مورد تحصیل علم همان نظر شهید ثانی را دارند که نکاح از اعظم موانع و اعظم شواغل از تحصیل علم است چون تحصیل علم واجب است، اهمیت بسیاری دارد و بر بقیه کارها اولویت دارد اگر با نکاح تعارض کرد تحصیل علم مقدم است.

 

این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: مرحوم صاحب عروه در کتاب النکاح کتاب عروه می فرمایند «نکاح به احکام خمسه تقسیم می شود، واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام.» در ارتباط با حرام این گونه بیان می کنند که اگر نکاح با یکی از واجبات مانند تحصیل علم در تعارض واقع شد، حرام است. برخی از بزرگان ما این مطالب را بیان کرده اند و شاید برخی از طلبه ها با دیدن این مطالب برداشت کنند که تحصیل علم مقدم و نکاح معارض می باشد بنابراین نباید ازدواج کرد یا این که حداقل نبادی زود ازدواج کرد.

 

وی اضافه کرد: طلاب عادت دارند که مطالب شیخ انصاری و صاحب جواهر و برخی دیگر را نقد کنند. می دانیم که مرحوم صاحب عروه و مرحوم شهید ثانی از بزرگان حوزه هستند اما می توانیم با احترام و ادب نقدی بر این نظرات داشته باشیم. ما روایاتی در فضیلت نکاح داریم که بسیار مطلق و عام هستند و أابی از تخصیص هستند مراجع در رساله ها می فرمایند: «اگر خوف افتادن به گناه باشد ازدواج واجب است اما ازدواج بنفسه مستحب است» شاید این بزرگان از جهت نفسانی اشخاص پاکی بودند و محیطشان محیط سالمی بوده است که بحث گناه در مورد آنها مطرح نمی شده است.

 

استاد وافی گفت: در زمان فعلی که طلبه ها می خواهند ازدواج کنند یا دیپلم هستند و یا از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند و به حوزه آمده اند بنابراین اگر بخواهند در مقابل گناه خود را کنترل کنند و ازدواج نکنند، متحمل فشار بیشتری می شوند و تمرکز لازم برای تحصیل و درس خواندن را ندارند. گاهی طلبه ها از بنده سوال می کنند که چه زمانی برای ازدواج مناسب است؟

 

وی اضافه کرد: به نظر بنده درس خواندن برای طلبه اصل است تا زمانی که بتواند درس بخواند و بداند که ازدواج مانع درس خواندن او می شود. ما از طلبه نمی خواهیم که مسایل نامشروع نداشته باشد بلکه می خواهیم که حتی ذهنش مشغول نباشد، اگر این چنین باشد تاخیر در ازدواج به دلیل فشاری که بر روی طلبه ایجاد می کند، تمرکز و تأمل او بر روی مطالب را از بین می برد. اگر این شرایط را برای علمای بزرگواری که فرموده بودند ازدواج مانع تحصیل علم است بیان کنیم و آن ها به این اوضاع واقف شوند، نظرشان تغییر می کند و بیان می کنند که ازدواج نه تنها مانع تحصیل علم نیست بلکه به عنوان مقدمه تحصیل علم واجب است.

 

این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: بهترین زمان برای ازدواج طلبه ها از پایه شش به بعد است. بسیاری از ریزش ها در همان شش سال اول است و طلبه ای که این شش سال را می گذراند مرحله مهمی در درس خواندن را طی کرده است. اگر طلبه ای شش سال را به خوبی تحصیل کند و بتواند لذت تحصیل علم را درک کند به هیچ قیمتی تحصیل علم و طلبگی در حوزه را رها نمی کند.

 

وی خاطرنشان کرد: ما باید دین را به عنوان یک مجموعه در نظر گیریم، اگر بخواهیم به صورت یک جانبه یک بخش از دین را اجرا کنیم قطعا دچار مشکل می شویم. برای مثال فرض کنید بگوییم که نوجوان ها ازدواج کنند. روایت معروفی داریم که می فرماید:«هر کس ازدواج کند نصف دینش محفوظ است.» روایت داریم فی حداثة سنه که هر کس در آغاز نوجوانی ازدواج کند دو سوم دینش را حفظ کرده است و یکی از حقوق فرزندان بر پدر این است که وقتی بالغ می شود ازدواج کند یعنی سن چهارده سالگی سن ازدواج است. با این حساب سن شانزده یا هفده سالگی برای ازدواج زود نیست بلکه به هنگام است.

 

وی افزود: برخی از اساتید توصیه می کنند که اگر طلبه احساس نیاز به ازدواج نمی کند تا بعد از خواندن لمعتین صبر کند. اگر فردی با سیکل وارد حوزه شود با این حساب برای ازدواج به سن بیست سالگی می رسد. طلبه ای که در سن بیست سالگی می خواهد ازدواج کند پیش رویش مشکلات دیگری خواهد بود. دختری که مناسب ازدواج با این طلبه است ذهنش مشغول دادن کنکور و ورود به دانشگاه است و حتی ذهنش پر شده است که شوهرداری، خانه داری و بچه داری مانع درس خواندن می شود بنابراین در زمان حال دختران در این سن، حاضر نیستند ازدواج کنند.

 

استاد وافی بیان داشت: ما نمی توانیم از یک سو در این سن طلبه را تشویق به ازدواج کنیم و از سوی دیگر دختران را به تحصیل در دانشگاه تشویق کنیم. این مساله باید به صورت همه جانبه درست شود و حل آن به نوع تفکر ما برمی گردد که آیا ما برای دختران تحصیل را اولی از خانه داری و همسر داری می دانیم یا خیر؟ دانشجویانی که وارد حوزه می شوند چون سن بیشتری دارند، این مساله برایشان حادتر می باشد.

 

وی افزود: طلبه به مدرک دیپلم نیازی ندارد بنابراین ما می توانیم افراد مستعد تحصیل در حوزه را از زمانی که سیکل هستند، تشویق کنیم تا وارد حوزه شوند، بنده مخالف تحصیلات دبیرستان نیستم. طلبه می تواند در اوقات فراغتش با علوم روز و مورد نیاز مانند ریاضی، فیزیک و برخی از زبان های خارجی ارتباط داشته باشد مطلب دیگر در مورد طلبه ای که از دیپلم وارد حوزه می شود این است که آنها نمی توانند به راحتی در سال اول و دوم ازدواج کند در صورتی که زمان ازدواجشان فرا رسیده است.

 

این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: ازدواج برای بنده مانع از تحصیل و تدریس نبود و مسائل دیگر طلبگی برایم جریان داشت بنده از همان شانزده سالگی شروع به تدریس نمودم و پس از چندی در مدارس مختلف تدریس کردم. نکته مهمی که در ازدواج مطرح است انتخاب همسری می باشد که شرایط طلبگی را درک کند. طلبه باید درس بخواند و مطالعه و تدریس کند. اگر همسر طلبه با این شرایط آشنا نباشد و در خانواده ای که طلبه نبوده اند تربیت شده باشد، به مشکل بر می خورند. یکی از مشکلات همسران طلبه تبلیغ می باشد که معمولا طلبه ها نمی توانند خانواده خودشان را به سفرهای تبلیغی برند و بسیاری از طلاق هایی که بنده از آنها خبر دارم به دلیل همین عدم درک شرایط طلبگی از سوی همسران است.

 

وی افزود: برخی دیگر با این افکار همسر طلبه می شوند که در آینده طلبه می تواند قاضی شود و وضع زندگیشان بهتر می شود. اما زنی که عقیده داشته باشد من همسر سرباز امام زمان شده ام که باید شبانه روز در خدمت دین باشد بنابراین من باید در این راه همراه او باشم و به او کمک کنم خیلی با دسته اول متفاوت است. نقل شده است زمانی که همسر علامه طباطبایی از دنیا می روند، با این که ایشان در سن کهن سالی همسرشان را از دست می دهند خیلی بی تابی کردند و حتی نقل شده که ایشان در این رابطه گریه های عجیبی هم داشتند.

 

وی در ادامه سخنش بیان داشت: وقتی علت بی تابی ها را از ایشان جویا می شوند مرحوم علامه طباطبایی می گویند: «ایشان بسیار به من کمک می کردند. من شب تا صبح مشغول مطالعه بودم و به چایی نیاز داشتم. همسرم هر نیم ساعت یک بار برای من چایی می آورد به نحوی که من متوجه ایشان نشوم و فقط استکان را ببینم و بخورم و سپس مطالعه نمایم.» تفاوت این گونه خانم ها در مقایسه با آنهایی که توقع مالی بسیاری از همسرانشان دارند، ناشی از نوع تفکراتشان می باشد.

 

استاد وافی گفت: در مقوله ازدواج گاهی برخی از افراد مادی محور می شوند و این برخلاف انتظار ما از یک طلبه و عالم دینی می باشد. ما معتقد هستیم که خداوند رازق و رزاق است «و ما من دابة الا علی الله رزقها» در بیست سال گذشته که کنترل جمعیت مطرح بوده است بحث رزق و روزی و توکل بر خدا و صبر بر سختی بسیار کم رنگ شده است. از امام باقر علیه السلام روایت معروفی نقل شده است «الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و الصبر علی النائبه و تقدیر المعیشة» قطعا مصداق صبر بر سختی صبر بر مشکلات زندگی است.

 

وی افزود: طلبه ها در اوایل طلبگی معمولا با سختی بیشتری مواجه هستند چون شهریه کمتر می باشد و امکان تبلیغ و تدریس کمتری فراهم می شود. اگر طلبه سختی ها را تحمل کند طبعا از لحاظ روحی رشد می کنند و سختی ها به «إن مع العسر یسری» تبدیل می شود.

 

این استاد حوزه علمیه افزود: بنده پنج فرزند دارم و احساس می کنم هر فرزندی که خداوند به من داد یک وسعتی از لحاظ مادی در زندگی ما حاصل شد. برخی نگران هستند که بزرگ کردن فرزند اول بسیار سخت است و نگران فرزند دوم هستند. اما به نظر بنده با توجه به تجربه شخصیم از فرزند سوم یا چهارم به بعد سختی ها رو به راحتی می روند چون در این هنگام فرزند اول بزگتر می شود و کمک کار مادر می گردد.

 

وی بیان داشت: ما طلبه ها معتقد به روایات و اهل بیت علیهم السلام هستیم. وقتی روایت می فرماید «رکعتان یصلیهما المتزوج افضل من سبعین رکعة یصلیها أعزب یا أفضل من قیام لیله و صیام نهاره» دو رکعت نمازی که انسان متاهل می خواند افضل از هفتاد رکعت نمازی است که انسان مجرد می خواند یعنی خداوند به عبادت انسان متاهل برکت می دهد، در حالی که تحصیل هم نوعی عبادت است بلکه مصداق بارز آن می باشد.

 

استاد وافی در انتهای سخنانش بیان داشت: ممکن است فردی بگوید زمانی که من مجرد بودم در حجره روزی ده ساعت مطالعه داشتم اما از زمانی که ازدواج کرده ام فقط روزی پنج ساعت مطالعه دارم و از تحصیل عقب افتاده ام اما قیاس در فقه جایز نیست می شود در این جا به عنوان تطبیق کلی در فرد استفاده کرد چه بسا خداوند که در عبادت برکت می دهد و دو رکعت را به هفتاد رکعت تبدیل می کند به تحصیل هم که مصداقی از عبادت است برکت دهد خداوند می تواند بیش از زمان مجردی به درس خواندن شما ثمر دهد. ما باید از خداوند بخواهیم که به همان مقدار از مطالعه ای که می توانیم داشته باشیم برکت دهد. ما معتقدیم وقتی شما به دستور خداوند عمل کنید درهای برکت خداوند به صورت مادی و معنوی به سوی شما باز می شود./20/20/260

 

 

س, 06/21/1396 - 22:37

دیدگاه جدیدی بگذارید