استاد هدایتی مطرح کرد؛

لزوم رویکرد عملی در پژوهش

استاد محمد هدایتی از اساتید حوزه علمیه قم در گفتگو با خبرنگر نشست دوره ای اساتید به موضوع «لزوم رویکرد عملی به تحقیق و علم؛ به عنوان یکی از ویژگی های اخلاق در پژوهش» پرداخت.

/270/260/21/

این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ابتدای گفتگو خاطرنشان کرد: تا کنون، مباحثی همانند منزلت علم و اهمیت تحقیق بر اساس روایات، حیات علمی داشتن و شوق طلب علم داشتن در زندگی، بردباری در علم و تحقیق و عدم دگم اندیشی و بردباری نسبت به نظر مخالف مورد بحث قرار گرفت. بیان شد که به تعبیر قرآن نباید زودباور باشیم و اعتماد صرف به کلام گذشتگان، مورد تأیید اسلام نیست. روایات ما و آیات وحیانی بیان می کند که خودتان اهل بازنگری و اندیشه باشید. و الا تبعیت صرف از گذشتگان کار را به انحراف می کشد؛ انسان باید خود، اهل یقین باشد.

 

وی افزود: عنوان جدیدی که بحث می شود، آن است که در پژوهش ها و در حیات علمی و دانش ورزی خود، رویکرد عملی به تحقیق و علم داشته باشیم. به جای اینکه در خیال و توهم سیر کنیم، بیشتر بازخوردهای عملی و واقعیت ها را در مسیر پژوهش باید نگاه کرد.

 

استاد محمد هدایتی در ادامه بیان کرد: یک بار که به محضر مقام معظم رهبری حفظه الله رسیده بودیم، ایشان تأکید بسیار داشتند که در مباحث علمی، بیشتر به حکمت عملی توجه کنیم تا حکمت علمی. یعنی دنبال پژوهش ها و اندختن دانش هایی باشیم که نتیجه دارد و به واقعیت ها منتهی می شود؛ نه اینکه صرفا در خزانه صرف و در مقام نظر باقی بماند و نتیجه علمی نداشته باشد.

 

وی اضافه نمود: مهم است که یک نوع رویکرد عملی به دانش داشتن را در مسیر پژوهش ها ملاحظه کنیم.در مقالات شمس تبریزی جلد 2 صفحه 54 داستانی را بیان می کند که برای ما زیبایی دارد. در سفری یک یهودی و یک مسیحی و یک مسلمان رفیق بودند. در بین راه، کیسه ای از طلا یافتند. با این پولی که پیدا کردند، یک شیرینی خوبی تهیه کردند. شب شد؛ گفتند الآن زمان خوبی نیست و فردا صبح، سر فرصت می خوریم. شرط کردند فردا صبح کسی می تواند این شیرینی را بخورد که در شب، یک خواب خوبی را دیده باشد. این مسیحی و یهودی این حرف را زدند و غرضشان این بود که به نوعی مسلمان را از خود جدا کنند و شیرینی را به او ندهند. مسلمان نیمه شب بلند شد و در هوای شیرینی دلش غش و ضعفه می رفت؛ این شیرینی را تا پایانش خورد.

مسیحی و یهودی از خواب برخاستند و خوابشان را تعریف کردند. مسیحی گفت در خواب مسیح علیه السلام را دیدم که از آسمان پایین آمد و مرا به آسمان چهارم برد. یهودی گفت من هم خواب دیدم که موسی علیه السلام من را به تماشای بهشت برد؛ در راه، در آسمان چهارم، عیسای شما را هم دیدم؛ ولی عجائبی که در بهشت بود کجا و آسمان پایین تر. مسلمان گفت محمد صلی الله علیه و آله و سلم آمد و به من فرمود: عیسی علیه السلام یکی را به آسمان چهارم ماند؛ موسی علیه السلام هم یکی دیگر را به بهشت برد. بلند شو و حلوا را بخور تا لااقل چیزی غنیمت برده باشی. من هم دیشب در سحر برخاستم و شیرینی را خوردم.

آنها گفتند والله خواب آن بود که تو دیدی؛ و الا آنچه ما دیدیم، خیال بود و باطل. آن چیزی که مهم بود، آن بود که آثار عملی داشته است؛ گرچه بقیه در خواب و خیال بودند.

 

استاد محمد هدایتی خاطرنشان کرد: داستان دیگری که به موضوع ما مربوط است، باز از مولانا است؛ عربی صحرا نشین با شتری باری را حمل می کرد. طرفی از آن را گندم کرد؛ و طرف دیگر را پر از ریگ و سنگ کرد. شخصی او را دید و پرسید که در این دو جوال چه داری؟ گفت گندم و ریگ. پرسید چرا پر از ریگ کردی؟ گفت تا تعادل حفظ بشود و شتر با سختی راه نرود. این شخص که انسان عالمی به نظر می رسید، گفت بنده خدا بار گندمت را دو بخش می کردی؛ هم بارت سبکتر می شد و هم تعادل حفظ می شد. عرب دید که حرفش بجا است؛ گفت حتما تو یک انسان حکیم یا وزیری باید باشی. آن شخص گفت نه من یک انسان معمولی هستم. و به نان شبم هم محتاج هستم و از دارایی هیچ ندارم. مرد عرب تا این را شنید، گفت از من دور بشو می ترسم شومی دانش تو دامن گیر من هم بشود.

مر مرا زین حکمت و فضل و هنر

نیست حاصل جز خیال و دردسر

پس عرب گفتش که رو دور از برم

تا نبارد شومی تو بر سرم

فکر آن باشد که بگشاید رهی

راه آن باشد که پیش آید شهی

 

وی افزود: اگر اهل فکر و دانشی، آن فکر و دانشی به درد می خورد که مشکلی را حل بکند و به ثمره ای برسد و سنگی را از راه بردارد و گرفتاری را برطرف کند. و الا دانستن و نتیجه عملی نداشتن، جز شومی و نحوست عائد کسی نمی کند. خواسته زندگی امروز ما این است که دانش ها را در مسیر عملی و ثمر داشتن سوق بدهیم.

 

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه بیان کرد: از فرمایشات امام در کتاب ولایت فقیه در صفحه 144 این است: «آخر شما (روحانیت) باید بیدار شوید، به فکر علاج بدبختی‌های مردم باشید. مباحثه به تنهایی فایده ندارد؛ مسئله گفتن به تنهایی دردها را دوا نمی ‌کند. در شرایطی که دارند اسلام را از بین می ‌برند، بساط اسلام را بهم می ‌زنند، خاموش ننشینید، بیدار شوید و به این حقایق و واقعیت‌ ها توجه کنید. به مسائل روز توجه کنید. خودتان را تا این اندازه مهمل بار نیاورید»

در جای دیگر می فرماید: «شما با این اهمال کاری ها می خواهید ملائکه بال هایشان را زیر پای شما پهن کنند؟ مگر ملائکه تنبل پرورند؟ ملائکه بال هایشان را برای زیر پای امیرالمؤمنین علیه السلام پهن می کنند؛ چون امیرالمؤمنین علیه السلام مردی است که به درد اسلام می خورد و اسلام به دست او منتشر می شود و شهرت جهانی پیدا می کند. زمانی این دانش ها اثر دارد و فرشتگان را به وجد می آورد و استقبال ملائکه را به همراه دارد که بتواند مشکلی را حل کند و به درد اسلام بخورد و اسلام را معظم و عزیز کند. این رویکرد است که مهم است.»

 

استاد محمد هدایتی خاطرنشان کرد: علمی به درد می خورد که به زندگی خودمان رونق معنوی و رونق مادی بدهد. از همین خانواده که جامعه کوچک است، به سمت ثمرها برویم. این امر یکی از مواردی است که در اخلاق پژوهش و تحقیق مهم است.  درخت دانش ما زمانی زیبا به نظر می آید و غنیمت شمرده می شود و دیگران به استقبالش می آیند که میوه ای داشته باشد و نتیجه ای بدهد؛ و دیگران هم ثمره آن را ببینند.

 

وی اضافه نمود: استادی ژاپنی تدریس اژدها کشی می کرد و این ماده درسی در طول ترم را به خوبی تدریس نمود؛ دانشجویان درس می خواندند تا این درس را پاس کنند؛ در نهایت پرسیدند  منتظریم که یک اژدهایی ببینیم تا آموزه خود را عملی کنیم. استاد ژاپنی گفت سال ها است که کسی از اژدها خبری ندارد و نسل اژدها منقرض شد. دانشجو با تعجب گفت این معلومات را چکارش کنیم. استاد گفت می توانید همین دانش را تدریس کنید.

 

این استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: قضیه خواندن بسیاری از افراد همین است. حکمت نظری صِرف خواندن است؛ اما حکمت عملی برای آن است که نتیجه عملی داشته باشد. موضوعاتی را انتخاب کنند که فکر می کنند نتیجه عملی دارد و به کار می آید و در زندگی مادی و معنوی، ثمر دارد. راهی است که می تواند نگاه درست را در زندگی داشته باشد.

 

 

 

ي, 08/29/1401 - 09:57