آیت الله العظمی سبحانی:

سازمان های حقوق بشری در مسئله غزه فقط از کلمه «محکوم می‌کنیم» استفاده می‌کنند

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نشست دوره ای اساتید، حضرت آیت الله سبحانی در درس اخلاق طلاب که در موسسه امام صادق(ع) پردیسان برگزار شد با اشاره به آیه 90 سوره مبارکه نحل، عدل را جزو صفات ذاتی انسان بیان کردند.

مشروح بیانات این مرجع تقلید را در ادامه بخوانید:

بحث در مورد عدل و احسان است. إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَیٰ وَیَنْهَیٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ ۚ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ.

به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد، و از فحشا و منکر و ستم گری نهی می کند. شما را اندرز می دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.]

خداوند در این آیه ۳ فضائل و ۳ رذائل مطرح کرده است.

انسان از نظر آفرینش به گونه ای آفریده شده است که می‌تواند خوبی ها و بدی ها را از هم تشخیص دهد؛ برخلاف اشاعره که می گویند انسان نمی تواند زیبا و نازیبا را تشخیص دهد اما خداوند در قرآن می‌فرماید:

أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ

آیا ما تسلیم شدگان [به فرمان ها و احکام خود] را چون مجرمان قرار می دهیم؟

مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ

شما را چه شده؟ چگونه داوری می کنید؟!

با توجه به سؤال در آیه ذات انسان میگوید: خیر چرا که انسان می تواند زیبا و زشت را تشخیص دهد که یکی از آن ها عدل است و انسان باید راه عدل را پیش بگیرد و از ظلم و جور دوری کند.

سؤال چرا خداوند در آخر آیه تذکرون فرموده است. تعلمون نفرموده همانگونه که در بقیه آیات تعلمون یا تفقهون فرموده اما اینجا از (ذکر) استفاده کرده

در جواب معلوم میشود که اینها یادآوری است، آموزشی نیست قبل از اینکه قرآن بفرماید انسان عدل را درک می کند و از ظلم جور بیزار است انسان در درون درک می کند.

وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا

و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود،

هنگام مطالعه قرآن به فواصل آیات دقت کنید

اوصافی که در آخر می آورند باید با اول آیه تناسب داشته باشد.

آنجا که شدت است میگوید حکیم آنجا که رافت است میگوید رحیم و رحمان.در آیه

وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ

و دست مرد و زن دزد را به کیفر کار زشتی که مرتکب شده اند به عنوان مجازاتی از سوی خدا قطع کنید؛ و خدا توانای شکست ناپذیر است

یعنی اگر امر کردم دست دزد را ببرید خیال نکنید من قساوت دارم، این از روی حکمت است می خواهم جامعه امنیت پیدا بکند. امروز که به خاطر بعضی ملاحظات خارجی انجام نمی شود میبینیم که در جامعه سرقت وجود دارد.

در نهج البلاغه صحبتی از حضرت علی (ع) در مورد عدل وجود دارد که می فرماید:

الحق اوسع الاشیاء فی التواصف، و اضیقها فی التناصف»

امام علی(ع) فرمود: حق گسترده‌تر از آن است که وصفش کنند، ولی به هنگام عمل تنگنایی بی‌مانند دارد.

امیرالمومنین (ع) گویی جهان امروز را می بیند و برای جهان ما سخن گفته است عدالت و دادگری از نظر بیان خیلی آسان است کسانی هستند که در مورد عدالت ده ها سخنرانی میکنند اما ازنظر عمل ها بسیار دشوار است

الان شما نگاه بکنید سازمان هایی که در دنیا هست سازمان های مختلف بحث از حقوق بشر می کنند سخنرانی می‌کنند مقالاتی می نویسند از نظر بیان خیلی خوب اند اما از نظر عمل صفرهستند .

امروز در غزه نسل کشی می کنند و صدای هیچ کدام در نیامده است. تمام سازمان های حقوق بشری فقط از کلمه «محکوم می‌کنیم» استفاده می‌کنند اما قدم عملی بر نمی دارند.

نگاه کنید چرا حکومت حضرت علی(ع) ۵ سال طول کشید درحالی‌که بعد از قتل عثمان آمدند خانه حضرت(ع) و برای حکومت حضرت علی (ع) را انتخاب کردند اما همین انتخاب گران سببب قتل علی(ع) شدند، چون امیرمومنان میخواست جامعه را به عصر پیغمبر(ص) بازگرداند، جامعه ای که بر عصر پیغمبر(ص) بود به همان زمان برگردد اما در زمان آن سه خلیفه جامعه پیغمبری نبود لذا تاب نیاوردند و حضرت را کشتند.

جرج جرداق یک نویسنده مسیحی است کتابی دارد در ۵ جلد به نام (صوت العداله الانسانیه) یک جمله ای دارد که میگوید: قُتِلَ فی مِحرابِ عِبادَتِهِ لِشِدَّه عدله.

چرا که حضرت حاضر نبود بر طبق افکار مردم و جریان های قبلی راه برود هنگامی که به مقام خلافت رسید عدالت را برقرار کرد، بیت المال را بین مردم به عدالت تقسیم کرد، به جناب زبیر و طلحه همان مقدار که به بقیه مردم داد پرداخت کرد. این ها انتظار داشتند حضرت این هارا به فرمانداری یا استانداری استان ها منصوب کند. یک شب آمدند خدمت حضرت(ع) و گفتند: حرف خصوصی داریم و کاتب را گفتند: بیرون برود. کاتب که بیرون رفت حضرت شمع را خاموش کرد گفتند: چرا شمع را خاموش کردید؟ حضرت(ع) فرمود: چون شما حرف خصوصی می زنید نه حرف عمومی دیدند که عدالت علی (ع) برای آن ها قابل تحمل نیست. همان طلحه و زبیری که روز اول بیعت کردند بیعت خودرا شکستند شدند ناکثین.

به قدری اسلام بر عدالت اصرار دارد که انسان در زندگی در خانواده در مدرسه در معامله باید عدالت را رعایت کند قرآن می فرماید حتی با دشمن هم با عدالت رفتار کنید

وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلیٰ أَلّا تَعدِلُوا

پیغمبر(ص) امیرالمومنین(ع) قرآن میگویند منافق، بت پرست، یهود و نصاری دشمن انو ولی در مقام معامله نباید زور گفت باید آنجا هم عدالت را رعایت کرد

اما ببینید درسال چهارم حکومت علی ع معاویه برای اینکه حکومت حضرت علی (ع) را متزلزل کنند به فرماندهان خودش دستور می داد که به شهرهایی که زیر نظر حکومت علی (ع) است بروند و آن را غارت کنند و امنیت آن هارا از بین ببرند.

یکی از شهرها انبار بود معاویه یک نفر را فرستاد که برود شهر را غارت کند و امنیت را از بین ببرد وارد شهر شد استاندار حکومت حضرت علی (ع) را کشت، شهر را غارت کرد، حتی زر و زیور زن های یهودی و مسیحی و مسلمان را گرفت خبر به حضرت علی(ع) رسید که شهر را غارت کرده اند استاندار را کشته اند و زر و زیور حتی زنان غیر مسلمان را گرفته و این ها جز ناله چیزی نداشتند.

حضرت نامه ای خطاب به مسلمانان می فرمایند: اگر در چنین زمان که حتی مسیحی امنیت نداشته باشد جا دارد انسان آرزوی مرگ کند.

این را می فرماید: که اگر در چنین موقعی که اهل کتاب که زیر امنیت اسلام است، تابع اسلام است، باج گذار اسلام است اگر اوامنیت نداشته باشد اگر مرد مومن آرزوی مرگ کند کار خوبی کرده است.

خیلی مسئله مسئله مهمی است

چرا بنی عباس روی کار آمدند؟ چرا بنی امیه را کوبیدند؟

با شعار رضای اهل بیت (ع) مردم را تحریک کردند و ریختند تمام بنی امیه را قتل عام کردند و یا فراری دادند، بر دشمن غلبه کردند و همین که سوار کار شدند اولین کاری که کردند ظلم بر اهل بیت (ع) بود آنقدر ظلم کردند که مردم گفتند کاش بنی امیه برما حکومت می کرد چرا که ظلم او بهتر از عدل این ها است

یکی از شعرا چنین سرود:

یالیت جور بنی مروان دام لنا یالیت عدل بنی العباس فی النار

موقعی که آمدند شعار اهل بیت(ع) دادند اما همین که سوار کار شدند بیش از بنی امیه ظلم به اهل بیت(ع) کردند.

انسان باید حقیقت را درک کند، الان که ما نمیتوانیم در مجامع کلی مسئله را مطرح کنیم ولی در خانواده که می توانیم فرزندانمان را یکسان ببینیم؛ اگر تبعیض قائل شدیم این عقده می شود

گاهی میگویند بچه آخر است لذا محبت بیشتری می شود و گاهی در وصیت همه را به بچه آخر وصیت می کنند. این خلاف عدالت است عدالت باید یکسان باشد نباید با محبت های کاذب عدالت را از بین ببریم. عدالت در همه انسان ها زنده است در نمره دادن به فرزندان به تلامیذ در کاسبی باید عدالت را رعایت کرد.

ي, 02/14/1404 - 11:45