استاد محمد باقر ساعی ور از اساتید برجسته حوزه علمیه قم در گفتگو با خبرنگار نشست دوره ای اساتید به موضوع «حجاب در قرآن» پرداخت.
/270/260/21/
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ابتدای گفتگو با خبرنگار نشست دوره ای اساتید خاطرنشان کرد: یکی از مباحثی که در مورد خانواده در قرآن باید مطرح بشود، «حجاب» است. البته در اینجا به معنای لغوی «حجاب» نمی پردازیم. بعضی بدون تحقیق در متون دینی فکر می کنند وقتی از «حجاب» حرف زده می شود، گویی به لفظ «حجاب» می خواهیم تکیه کنیم. به همین خاطر ادای روشنفکری در می آورند که «ما حجاب نداریم» و «حجاب در قرآن نیامده است» اصطلاحی که برای حجاب استفاده می شود، در دوران نزدیک به ما استفاده شده است؛ ما به لفظ «حجاب» کاری نداریم؛ بلکه مقصود، پوشش مخصوصی است که برای زن ها است. بعضی مغالطه ها که در جوامع مادی به کار می رود، از غرض ورزی یا جهالت یا کینه های عقده ای، بدون تحقیق بحث از حجاب بحث می کنند و می گویند «ما حجاب ندریم»؛ کدام فقیه، کدام مفسر یا کدام محقق گفته است که کلمه «حجاب» در قرآن داریم و منظور، همین حجاب مد نظر برای پوشش خانم ها باشد؟ بلکه محتوای حجاب است که در قرآن داریم؛ مضمون حجاب است که در قرآن داریم؛ یعنی «پوشش مخصوص زن».
نکته اول
استاد ساعی ور خاطرنشان کرد: این بحث نباید از نیمه راه بیان بشود؛ برخی به خاطر اینکه به اغراض جناحی و یا اغراض انتخابی خودشان برسند، از نیمه راه، سوار بر این بحث می شوند و از «آزادی زن» صحبت می کنند؛ به عبارتی بحث را به بحث های اجتماعی می کشانند؛ با اینکه حجاب، قبل از آنکه بحثی اجتماعی باشد، بحثی دینی است. از این رو ابتدا باید بر اساس منابع دینی بحث بشود که آیا اسلام پوشش مخصوصی را برای خانم ها واجب کرده است یا خیر. اما افرادی با مغالطه و به خاطر رسیدن به اغراض خودشان از آزادی صحبت می کنند و اینکه چرا باید درباره حجاب، از «اجبار» صحبت بشود. در حالی که اجبار، یک بحث است؛ و بحث «وجوب استفاده از پوشش مخصوص» بحث دیگری است. متأسفانه برخی از نشریات آن مقدار که مغالطه در بحث حجاب اجباری می کنند، اگر نصف آن مقدار را در رابطه با آیات، به عنوان واجب پوشش دینی زن بحث کنند، خیلی از مشکلات حل می شود. یکی از واجباتی که دین آورده است، پوشش مخصوصی است که برای زن ها است. بعد از این بحث، نوبت به مباحث دیگر می رسد. در ابتدا این بحث باید روشن بشود تا راه مغالطه ها بسته گردد.
نکته دوم
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ادامه بیان کرد: بحث آزادی انسان ها باید حل بشود. آیا انسان نسبت به خدا هم آزاد است؟ یا آن آزادی که در دین مطرح است، همان آزادی در مقابل دیگران است؛ امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «لا تکن عبد غیرٍ و قد جعلک الله حرّاً» خدا به تو حرّیت داده است؛ عبد غیر نباش. پس آزادی در مقابل دیگران است؛ و نه آزادی نسبت به خدا؛ به عبارت دیگر انسان نسبت به خدا عبد است؛ چون او خالق و مولا و ربّ او است. البته در مکتب اومانیستی ممکن است انسان نسبت به خدا هم آزاد باشد؛ ولی اگر از منظر دین بحث بشود، اگر خدای متعال واجبی را برای انسان تعیین کرده باشد، دیگر انسان نسبت به خدا آزاد نیست و عبد است.
وی افزود: این بحث، بحثی کلامی و اعتقادی است. آزادی که غرب مطرح کرده است، غیر از آن آزادی است که اسلام مطرح می کند. این موضوع، باید به خوبی مرزبندی و جداسازی بشود. آزادی در غرب، به عنوان حقّ بشر، و مطلق است؛ فقط محدود است به ضرر نزدن به دیگران؛ البته قسمت اخیر را هم به شکل اکثریت مطرح می کنند؛ و به صورت شخصی نیست. می گویند انسان آزاد است؛ مگر در این محدوده؛ اما در منظر دین، انسان هم نسبت به دیگران نباید ضرر بزند؛ و هم نسبت به خدا هم آزاد نیست؛ چون خدا خالق و مالک است؛ و او مملوک خدا است؛ و مملوک نسبت به مالک، آزاد نیست. اساس دین از این نکته می آید.
استاد ساعی ور در ادامه گفتگو با خبرنگار نشست دوره ای اساتید خاطرنشان کرد: نیاز به دین از منظرهای مختلف بحث شده است؛ یک منظر آن است که انسان، انسان را بهتر از خالقش نمی شناسد؛ پس لطف الهی است که راه رشد استعدادهایش را به او نشان بدهد. منظر دوم، آگاه بودن و اعلم بودن خدا نسبت به استعدادهای انسان است. منظر سوم، قانون و رعایت ضوابطی در تقنین است. منظر چهارم، مالک بودن و رب بودن خدا است؛ پس انسان مملوک و مربوب است و از این منظر، انسان، آزاد نیست.
نکته سوم
استاد محمد باقر ساعی ور خاطرنشان کرد: گاهی انسان با ذوقیات خود، بحث تحقیقی را خراب می کند. فردی که بخواهد درباره پوشش زن صحبت کند، باید با ذوقیات شخصی خود را کنار بزند و با منطق تحقیق در آن علم خاص، مسائل را یک به یک مطرح کند؛ و الّا با ذوقیات حرف زدن، همان است که قرآن کریم می فرماید: «وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً» و آنان را به اين كار هيچ آگاهى و معرفت نيست. [آنان] فقط از گمان پيروى مى كنند، و بى ترديد گمان [انسان را] براى دريافت حق هيچ سودى نمى دهد (نجم: 28)
وی افزود: ظن گرایی و ذوق گرایی در تفسیر آیات و توضیح متون، یکی از مغالطه های امروزی است که برخی مرتکب می شوند؛ یعنی بدون هیچ دلیل معتبری، از آیه ای برداشتی می کنند و از آن، به عنوان یک نظریه ای معتبر و مدرن یاد می کنند. جدا سازی تحقیق با ذوق، نکته ای بوده است که باید به آن توجه نمود.
نکته چهارم
این استاد حوزه علمیه قم در ادامه بیان کرد: در مباحث تحقیقی و علمی ممکن است نظریات و اقوال مختلفی مطرح بشود. محقق آن است که از این نظریات، با توجه به قرائن داخلی یا بیرونی، بهترین نظریه را انتخاب کند. متأسفانه در فضای امروزی، مقاله نویس در روزنامه ها و رسانه ها به عنوان محقق و نویسنده، بهترین نظریه را بر نمی دارد؛ بلکه آن نظریه ای که مناسب با طبع خودش است را بر می دارد. درست است که این نظریه را هم یکی از علما گفته است؛ اما انتخاب این نظر، نه بر اساس قرائن معتبر و قطعی است، بلکه بزرگنمایی این قول ضعیف، به خاطر موافقت با طبع او، غربگرایی او و یا به خاطر موافقت با نظریات اومانیستی است و از این نظر، این قولِ ولو ضعیف و غیر معتبر، از دیدگاه این پژوهشگر، نسبت به سایر اقوال، مرجح پیدا می کند. از این رو گاه می بنیم نویسندگانی بدون اینکه در آن قسمت از موضوع، تخصص داشته باشند، فقط از حاشیه بعضی اقوال، که ضعیف و غیر معتبر است، به عنوان قول مطرح در آن علم، بازنمایی و مطرح می کنند.
وی افزود: در بحث پوشش زن، مبتلا به این نوع مغالطه ها و انتخاب های غیر مستند، ذوقیات غیر علمی هستیم که به عنوان تحقیقات، بر جامعه ما غالب شده است؛ و اگر کسی می خواهد بحث حجاب را از منظر دینی به صورت کامل بررسی کند، باید اهلیت آن تحقیق را داشته باشد؛ یعنی نظریات فقها و مفسرین و متخصصین را به صورت مستند مطرح کند.