حوزه علمیه تهران در گذشته و امروز

پایگاه اطلاع رسانی نشست دوره ای اساتید ـ رئیس شورای حوزه علمیه تهران گفت: اگر ري را هم جزء تهران قلمداد كنيم، كه اين چنین است، بايد گفت حوزه‌ تهران، تاريخي برابر با تاريخ تشيع دارد، زيرا ري از عهد ائمه‌‌ معصوم علیهم السلام مركز فقاهت و معرفت بوده است. 

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نشست دوره ای اساتید به نقل از خبرگزاری حوزه، حجت الإسلام و المسلمین علی‌اکبر رشاد، علاوه بر ریاست شورای مدیریت حوزه علمیه تهران، مؤسس و رئيس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي از مهم‌ترین مراكز تحقيقاتي فکری و معرفتي غيردولتي قلمداد می‌شود است، وی داراي بیش از سی جلد اثر علمي و دهها مقاله‌ي منتشرشده در زمينه‌هاي فلسفه، فلسفه دین، کلام، علوم قرآنی، اندیشه سیاسی، فقه، اصول، فلسفه اصول است؛ چهار دانشنامه با عنوان‌های: 1. دانشنامه‌ي امام علی(علیه السلام) ) در سیزده جلد، دانشنامه‌ي قرآن شناسی در سی و پنج جلد، سیره‌ي نبوی(صلی الله علیه و آله) پانزده جلد و دانشنامه فاطمی(سلام الله علیها) (در شش جلد از آثار فاخر علمی این فرهیخته حوزوی است.

 

استاد رشاد به جهت حضور ممتد و موثر علمی مدیریتی در حوزه‌‌ و دانشگاه گفته‌ها و نکته‌های بسیاری در خصوص حوزه علمیه تهران دارد ازاین رو خبرگزاری حوزه پیشینه و وضعیت فعلی این حوزه کهن را در گفت‌وگو با وی به بحث نشسته است.

 

*به عنوان اولین سئوال پیشینه و  وضعیت فعلی حوزه‌ي‌ تهران و فعاليت‌هاي آن را تشریح فرمایید

 

بسم‌الله‌الرحمن الرحيم. وفّقنا اللهم لماتحبّ وترضي، ولاتجعلنا من‌ الذين يحسبون أنهم يحسنون صنعاً، وإهدنا إلي‌السّداد، فإنك خير موفِّق وهاد. پیش از هر سخنی، از خبرگزاری حوزه و هفته‌نامه افق به جهت تلاش کامیاب برای انعکاس اخبار حوزه‌های علمیه تشكر مي‌كنم.

 

 در پاسخ به پرسش شما باید عرض کنم: اگر ري را هم جزء تهران قلمداد كنيم، كه اين چنین است، بايد گفت حوزه‌ي تهران تاريخي برابر با تاريخ تشيع دارد، زيرا ري از عهد ائمه‌ي‌ معصوم(ع) مركز فقاهت و معرفت بوده است، اما حوزه شهر تهران، البته متاخرتر است. در دانشنامه جهان اسلام، مدخل حوزه علميه تهران که در جلد 14 آن درج شده چنین آمده است:

 

«پس از آنكه آغامحمدخان قاجار در سال 1200 تهران را به پايتختى ايران برگزيد و پس از توسعه‌ی شهر از زمان فتحعلى شاه  (1250-1212) به اين سو، مدارس و نيز مساجد     فراوانى در اين شهر بنا شد (رجوع کنید به تهران، بخش3: شهر). در پيگيرى سياست توسعه‌ی تهران، در دوره‌ی محمدشاه و به ويژه با صدارت حاجى ميرزا آقاسى، فضلاى حوزه‌هاى ديگر، براى رونق تهران به مهاجرت به اين شهر تشويق شدند. بدين ترتيب با روى آوردن علما و طلاب علوم دينى به تهران كه در مجاورت شهر مذهبى رى، آرامگاه حضرت عبدالعظيم حسنى(علیه السلام) قرار دارد، حوزه علمى بزرگى در پايتخت جديد ايران پى‌افكنده شد كه به سرعت پيشرفت كرد.

 

تداوم مدرسه سازى در سرتاسر دوره‌ی قاجار در اين شهر و نيز جمعيت روزافزون طلاب تهران گواه اين پيشرفت است. بنابر يك گزارش آمارى، در دوره ناصرالدين شاه قاجار (1313ـ1264)، 47 باب مسجد، كه بسيارى از آنها مدرسه نيز داشته‌اند، 35 باب مدرسه و 463 ،1طلبه به ثبت رسيده است (رجوع کنید به نجم‌الدوله، ص 363). جمعيت طالبان علوم دينى در دورههاى بعد نيز روى به افزايش داشت، چنانكه مثلا در دوره مظفرالدين شاه (1324ـ1313) انجمن طلاب مشروطه‌خواه، كه از تشكل‌هاى حوزوى بود، بيش از هزار عضو داشت (رفيعى، ص 28). در آن دوره، اهميت حوزه‌ی تهران، بيش از حوزه‌ی قم بود و طلاب علوم دينى از بسيارى از شهرهاى ايران براى تحصيل به تهران مى‌آمدند (رجوع کنید به سمامى حائرى، 1361ش، بخش 1، ص 25، 51؛ همو، 1372ش، ص 25، فلسفى، ص 31). از اسم نسبت بسيارى از علماى مقيم تهران در عهد ناصرى آشكارا پيداست كه بيشترشان از شهرهاى مختلف ايران به تهران آمده بودند (رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، 1363ش، ص 305ـ190). .... در ميان مدرسه‌هاى پيش از عصر قاجارى دو مدرسه مشهورند: يكى مدرسه حكيم هاشم و ديگرى مدرسه رضائيه [نام تاریخی‌اش مسجد و مدرسه‌ی آقاملارضاست و اکنون زیر نظر بنده فعالیت می‌کند ] هر دو متعلق به قرن دوازدهم، درخور ذكرند. ...، مدرسه رضائيه، به ملاآقارضا فیروزآبادی [صحیح: تهرانی](متوفى 1117) منسوب است (كريمان، ص 306) و ابوالحسن طهرانى (متوفى 1272)، از فقهاى بنام سده‌ی سيزدهم، پيش از سفر علمى به اصفهان و عراق در همين مدرسه نزد مدرّسى به نامِ سيدآغا مقدمات علوم را خوانده بود (آقابزرگ طهرانى، طبقات : الكرام، قسم 1، ص 32».)

 

*سابقه وقف نامه200ساله در مدارس

 

پس از بدو احداث شهر تهران كه حدود دويست سال پيش رخ داده، حوزه‌ي‌ علميه‌ي‌ اين شهر نيز تأسيس شده است ، لذا اکنون در تهران مدارسي داريم مانند مدرسه‌ي‌ صدر فعلی [میرزاشفیع قدیم] و مدرسه‌ي‌ شهیدبهشتی فعلی (سپهسالار قدیم) مدرسه‌ي‌ محمديه، مقابل مسجد جامع ، که نام تاریخی‌اش مدرسه‌ی خان محمدیه است و اکنون این مدرسه نیز زیر نظر بنده فعالیت می‌کند، با وقف‌نامه‌هايی حاكي از سابقه‌ي‌ حدود دويست‌ساله. این نکته را برای جلب توجه حضراتی که امکانات ملی را فراچنگ دارند می‌گویم، که در دوره‌ي‌ قجرها، دهها مدرسه‌ي‌ علميه در شهر تهران ساخته شد و در عهد جمهوری اسلامی تنها یک مدرسه اخیراً به حمایت کامل دستگاههای اجرایی احداث شده است!

 

*تهران‌ شهر  هزار حكيم‌

 

زماني در اين شهر همزمان، چندين فقيه صاحب رساله‌ي‌ عملیه و دارای مقلدین فراوان و كرسي درس خارج پرجمعیت حضور داشتند. در مقطعي، و پيش از آنكه قم در بين حوزه‌هاي علميه‌ي‌ شيعه، كانون حكمت بشود، تهران كانون حكمت و معرفت بود و حكماي بزرگي در آن به تدریس فلسفه و عرفان اشتغال داشته‌اند. زمانی تهران‌ شهر «هزار حكيم‌» نامیده می‌شد و در مدارس مختلفی چون سپهسالار قدیم وجدید، مدرسه‌ي‌ حکیم هاشم، مدرسه‌ي‌ مروی، مدرسه‌ي‌ منيريه‌، مدرسه‌ي‌ صدر و مدرسه‌ي‌كاظميه‌ و غيره‌ همزمان کرسی حکمت و عرفان در سطح و استوای بالای علمی دایر بوده و جمع کثیری از فضلا در دروس شرکت می‌جستند. البته حوزه‌ي‌ فلسفي تهران با تأسيس مدرسه مروي بوسيله خان مروي و دعوت شاه قاجار از آخوند ملاعلي‏نوري جهت تدريس فلسفه در آن مدرسه، جان گرفت. هرچند حکیم ملاعلی نوری عذر آورد و يكي از شاگردان خويش حکیم ملاعبدالله مدرس زنوزي را در سال يكهزار و دويست و سي و هفت هجري قمري جهت تدريس در مدرسه‌ي‌ مروي معرفي کرد و بدین ترتیب مدرس زنوزي اولين مدرس فلسفه صدرايي و شارح حكمت متعاليه در حوزه فلسفي تهران است؛ حضور او مبدأ کوچ حکمت از اصفهان به تهران و شکل‌گیری مکتب حکمی عرفانی تهران پس از مکتب اصفهان شد، مساعی حکمای اربعه (قدس الله اسرارهم) موجب تکامل این مکتب معرفتی گشت.

 

*پيوندحوزه‌هاي‌ علمي‌ قديم باعرصه‌هاي‌ دانشگاهي‌

 

با تأسيس‌ دانشگاه‌ تهران‌ در سال‌ 1312 شمسی، باب‌ تازه‌اي‌ در حوزه‌ي‌ عرفاني‌ و فلسفي‌ تهران‌ گشوده‌ شد، علامه‌ي‌ الهی قمشه‌ای از اولين‌ كساني‌ بود كه‌ موجبات‌ پيوند و تفاهم‌ حوزه‌هاي‌ علمي‌ قديم‌ را با عرصه‌هاي‌ دانشگاهي‌ جديد فراهم‌ آورد.

 

وي‌ علاوه‌ بر تدريس‌ حكمت‌ و منطق‌ و ادبيات‌ در مدرسه‌ي‌ سپهسالار كه‌ به‌ دانشگاه‌ معقول‌ و منقول‌ تبديل‌ شده‌ بوددر دانشگاه‌ تهران‌ نيز به‌ تدريس‌ فلسفه‌ و زبان‌ پرداخت‌ .

 

حكيم، ‌الهي‌ قمشه‌اي‌ بيش‌ از سي‌ و پنج‌ سال‌ در مدرسه‌ي‌ سپهسالار به‌ تدريس‌ حكمت‌ و فلسفه‌ پرداخت‌ او شاگرداني‌ چون علامه حسن‌زاده‌آملي‌، علامه جوادي‌آملي‌ و محمدرضارباني‌تربتي‌ را پرورده است.

 

*مکتب حکمی قم وامدار حوزه‌ي‌ تهران است

 

همان گونه که مکتب تهران میراث دار مکتب اصفهان قلمداد می‌شود، مکتب قم نیز وامدار حوزه‌ي‌ تهران است و حكماي بزرگِ كنونيِ حوزه‌ي‌ قم شاگردان آن دوره‌ي‌ حِكمي تهران قلمداد مي‌شوند. امثال آيت‌الله علامه‌ي‌ شهيد مطهري، آيت‌الله علامه‌ي‌ حسن‌زاده، شيخ‌الحكماء آيت‌الله جوادي آملي، شاگردان حكماي تهران‌اند و غالباً در دوره‌هاي آغازين تحصيل در تهران بوده‌اند، سپس به قم منتقل شده‌اند. با استقرار مرحوم علامه طباطبايي(ره) در شهر قم، اين شهر تبديل به كانون فلسفه و حكمت شد. به اين ترتيب حكمت از حوزه‌ي‌ تهران كوچيد و رحل اقامت در حوزه‌ي‌ قم افكند.

 

*علمای‌ تهران؛ پيشاهنگ نهضت تنباكو

 

سياست‌هايي در دوره‌ي‌ پهلوي و به خصوص پهلوي دوم در تهران اعمال شد تا حوزه‌ي‌ تهران را ازبين ببرند و اين سياست‌ها نيز مؤثر بود. علاوه بر اينكه شهر گسترش پيدا كرد و شهر گسترده و سنگين و پرجمعيت و شلوغ تهران، عملاً امكان و اجازه‌ي‌ رشد و رویش را به حوزه‌ي‌ تهران نداد و اين حوزه رفته‌رفته زير پوسته‌ي‌ اين شهر گسترده دفن شد. والا علاوه بر رونق و قوّت علمي و معرفتي حوزه‌ي‌ تهران، اين حوزه‌ي‌ بس فاخر و نيرومند در ادوار مختلف نقش بسيار تعيين‌كننده‌اي در مسائل سياسي ـ اجتماعي كشور داشته است . علما و مجتهدان حوزه‌ي‌ تهران در نهضت تنباكو پيشاهنگ بودند. در نهضت مشروطه، بسیاری از مجتهدین و خطبای صاحب‌نام درگیر با مشروطه، اعم از كساني كه با مشروطه‌ي‌ مطلقه (سكولار) موافق بودند و كساني كه طرفدار مشروطه‌ي‌ مشروعه بودند، در شهر تهران مستقر بودند و از ابواب جمعی این حوزه قلمداد می‌شدند. اگر هم نجف در نهضت تنباكو و نهضت مشروطه نقش‌آفرين بود (كه چنين بود)، عمدتاً با اطلاعات و اقتراحاتي كه علماي حوزه‌ي‌ تهران به آن بزرگان مي‌دادند به تصميم مي‌رسيدند و اقدامي مي‌كردند و فتوايي مي‌دادند.

 

پس از آن هم در جنبش‌هاي بعدي مجتهدين و گاه فضلاي جوان‌تر وارد صحنه شدند و نقش‌آفرين شدند. در مسئله‌ي‌ نهضت ملي شدن صنعت نفت، علماي تهران نقش برجسته‌ای داشتند. در نهضت‌هاي ديگري كه جوان‌ترها برپا كردند، مثل فدائيان اسلام و به رغم اينكه در دوره‌ي‌ انقلاب اسلامي حوزه‌ي‌ تهران از حضور فضلاي بزرگ و حكماي برجسته تهي شده بود و براثر اعمال سياست‌هاي سكولاريستي پهلوي، هويت خود را از دست داده بود، علما كه بسياري از آنها تربيت‌يافته‌ي‌ نجف و قم و احياناً تهران بودند در انقلاب اسلامي نقش بي‌بديلي داشتند و پيشاهنگ و پيشتاز مبارزات مردم تهران بودند.

 

*  ارزیابی شما از وضع کنونی حوزه تهران  چگونه است

 

از مجموعه‌ي‌ قريب به 130 مدرسه‌ي‌ علميه‌اي كه در شهر تهران و شهرستان‌هاي اين استان وجود دارد، تعدادي از آنها متروكه و مخروبه‌اند و گاه بعضي از اينها به تصرف برخي كسبه درآمده و نوع انتفاع و كاربرد آن هم تغيير كرده. در كل الان 94 مدرسه‌ي‌ علميه يعني 54 واحد متعلق به برادران و حدود 40 واحد متعلق به خواهران در كل استان و تحت برنامه‌هايي كه از شوراي عالي حوزه‌هاي علميه دريافت مي‌كنند داير و فعال است.

 

* سه هزار كلاس درس

 

ما اكنون روزانه حدود سه هزار كلاس درس را در سطوح مختلف از پايه‌ي‌ يك تا دروس خارج فقه و اصول برگزار مي‌كنيم. چيزي قريب به نهصد مدرس برادر و خواهر در مجموعه‌ي‌ اين مدارس و قريب به ده هزار طلبه شاغل به تدريس و تحصيل هستند. خوشبختانه در حال حاضر و در شهر تهران چهارده كرسي درس خارج داير است.

 

*حضور 1400نفر در درس خارج آيت‌الله العظمي خامنه‌اي

 

درس خارج حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي، طبعاً جمعيت اصلي را دارد و چيزي قريب به هزار و چهارصد نفر حضور پيدا مي‌كنند و صدها طلبه‌ي‌ ديگر در دروس خارج فقه و اصول ديگر اساتيد حضور پيدا مي‌كنند. مجموعاً حدود 1823 طلبه‌ي‌ درس خارج‌خوان داريم.

 

علاوه بر 94 مدرسه‌ي‌ علميه‌ي‌ داير كه پايه‌ها و سطوح مختلف حوزوي را تدريس مي‌كنند، در استان تهران دو مؤسسه‌ي‌ آموزش عالي حوزوي با نام‌هاي مؤسسه‌ي‌ آموزش عالي امام رضا(ع) و مؤسسه‌ي‌ آموزش عالي حوزوي حضرت قاسم‌بن‌ الحسن(ع) داير است كه رشته‌هاي تخصصي فلسفه، كلام، تفسير ، و گرايش‌هاي مختلف حقوق را برگزار مي‌كنند. در مجموعه‌ي‌ اين دو مؤسسه‌ي‌ آموزش عالي، قريب به سیصد نفر از فضلای جوان كه پايه‌ها و سطوح تحصيلي طلبگي را طي كرده‌اند، مشغول تحصيل رشته‌هاي تخصصي هستند، جز این دو مؤسسه. چند مرکز یامؤسسه تخصصی نیز در شرف تاسیس است.

 

* به نظر جناب عالی، مشکل اساسی کنونی حوزه‌ها چیست؟

 

آرمان تحول حوزه كه از سوي سلف و بزرگان، از شخصيت‌هاي حوزه مطرح شده بوده و در روزگار ما هم  از زبان حضرت امام(ره)، علامه‌ي‌ شهيد مطهري، رهبري فرهیخته‌ي‌ انقلاب و بسياري دیگر از مصلحان صاحب صلاحيت و منتقدان مشفق مطرح شده است، اکنون و همچنان از لسان مراجع عظام (دامت‌بركاتهم) كه گرانيگاه و نقطه‌ي‌ ثقل حوزه و محور معرفتي و معنوي حوزه‌هاي شيعه قلمداد مي‌شوند، پیوسته مطرح مي‌شود هنوز و همچنان در بوته‌ي‌ ابهام قرار دارد بلکه خطر بدفهمي اين آرمان عظیم و انیق را تهديد مي‌كند، لذا من از هر فرصتي كه پيش مي‌آيد به نفع بيان اين دغدغه استفاده مي‌كنم كه خطر دانشگاه‌شدگي و تبديل ماهيت حوزه كه موجب گسست هويتي جبران‌ناپذير در آن خواهد گشت، جدی است؛ مهم‌ترين خطري كه حوزه را تهديد مي‌كند، خطر گسست تاریخی و هویت‌باختگی آن است. من نگران اين هستم كه چند صباح ديگر سر بلند كنيم و ببينيم كه حوزه هم الازهر دوم شده است! وصف شريف را یدک می‌کشد ولي نه شرافتي و نه قداستي باقي مانده است، و يك مشت روحاني ژيگول تحويل جامعه‌ي‌ جهاني و ملي مي‌دهيم، قداست، معنويت، علميت و عمق  و روح قدس و تقوايي در حوزه باقي نمانده است!

 

* آرمان تحول حوزه

 

ما بايد با نظمي فراخور حوزه آن را اداره کنیم، نظمي برگرفته از تاريخ هزارساله‌ي‌ آن که تنها از رهگذر شناخت، احيا و روزآمدسازي سنت‌هاي آزموده، اصيل، بومی و دینی كه طي قرون به وجود آمده، اما دست-یافتنی است؛ باید نظامی مستقل از نظام دانشگاهي غیربومی برگرفته و فراآمده از فرنگ پدید آوریم و به موقع اجرا بگذاریم؛ این یعنی تحقق آرمان تحول حوزه.

 

*نوعا جناب عالی تاکید می‌کنید حوزویان باید به مفاخر خود که نماد هویت آنانند مباهات‌كند. آيا برنامه‌ي‌ خاصي براي معرفی شخصیت وتبیین افکار علما وحکماي تهران در دستور کار دارید؟

 

دوستان ما در حوزه‌ي‌ علميه‌ي‌ امام رضا(علیه السلام) كه تحت اشراف بنده است برنامه‌اي را اجرا مي‌كنند، تحت عنوان سلسله نكوداشت‌هاي پيشكسوتان حوزه‌ي‌ تهران كه تاكنون چند حلقه از آن برگزار شده است، برنامه‌ي‌ نكوداشتي براي آيت‌الله سيدابراهيم خسروشاهي داشتيم كه از شاگردان مرحوم علامه طباطبايي و از مدرسين پرسابقه‌ي‌ حوزه‌ي‌ تهران قلمداد مي‌شود و همين‌طور بزرگداشتي براي حضرت آيت‌الله خوشوقت رحمةالله علیه برگزار كرديم كه ايشان نيز از شاگردان مرحوم علامه‌ي‌ طباطبايي هستند و از علماي اخلاقي و معنوي حوزه‌ي‌ تهران‌بودند. بزرگداشت بعضي ديگر از بزرگان حوزه‌ي‌ تهران از جمله آيت‌الله سيدرضي شيرازي ، آیت الله سیدحسن مصطفوی که همه سطوح تحصیلی خود را در همین مدرسه رضائیه سپری کرده اند، حاج سید علی اصغر هاشمي علیا مؤسس حوزه چیذر، و نیز آيت‌الله استادي، آيت‌الله خرازي و بعضي ديگر از علمای تهراني‌ مقيم حوزه‌ي‌ قم در دستور کار قرار دارد.

 

 هر بار كه نكوداشتي برگزار مي‌شود دست كم يك جلد در زندگينامه و انديشه‌نامه‌ي‌ آن بزرگ و پيشكسوت تأليف و منتشر مي‌شود. در عين حال برگزاري كنگره‌ي‌ بزرگداشت مرحوم آيت‌الله مجتهدي در دستور كار مديريت حوزه‌  استان تهران قرار گرفته كه انشاءالله در موقع مناسب برگزار خواهد شد./20/12/20

س, 12/13/1392 - 21:21

دیدگاه جدیدی بگذارید