به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نشست دوره ای اساتید، گفتوگویی با حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مومنی انجام شده است که به شرح زیر است:
نظر شما درباره مستندخواندن روضه ها چیست؟
بدون تردید در هر امری و در هر مسئلهای اگر انسان میخواهد مطلبی را نقل کند، باید مستند باشد؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز فرمودند که روضه را مستند و معقول بخوانید.
باید روضهها براساس مستندات خوانده شوند و اگر ما از کتب متقدمین استفاده میکنیم، یقیناً باید مستند به کتب متاخرین باشد و اگر از کتب معاصر استفاده میکنیم، یقیناً باید مستند به کتبی باشد که بزرگان و فهول ما به عنوان کتب مرجع از آنها نام میبرند.
بزرگان ما در این زمینهها زحمات بسیار زیادی را متحمل شدهاند که امروزه به اندازه کافی کتب مستند وجود دارد که قابل طرح و بیان است و در این مسئله شک و شبههای نیست که اگر مطلبی تاریخی - بخصوص راجع به واقعه کربلا که حساسیت ویژهای دارد- نقل میشود، حتماً باید با ارائه مستندات بیان و مطرح شود.
نظر شما درباره کتاب های مقاتل و مستند بودن آنان چیست؟
در این زمینه مبانیهای مختلفی وجود دارد. برخی از فهول علما و بزرگان ما مباحث رجالی و دقت فقهی را از مباحث تاریخی، لازم و ضروری نمیدانند و برخی دیگر لازم و ضروری می دانند.
برخی مستند به مولف کتاب می کنند و میگویند مثلاً به صرف اینکه یک مطلبی در کتب اربعه آمده است ما نیز آن را نقل میکنیم و برخی نیز معتقد هستند که باید ریشه آن مطلب را پیدا و بر آن دقت نظر شود.
در این باره مکاتب و مدرسهها نیز با همدیگر تفاوت دارند. به عنوان مثال دیدگاه مدرسه نجف با مدرسه کربلا و مدرسه کاظمین و سامرا مختلف است و می بینیم که اختلاف نظرها هم از جهت مسائل تاریخی و هم از جهت مسائل فقهی با همدیگر تفاوت دارند.
این تفاوت ها وجود داشته و اختلافها از قبل نیز بوده است؛ اما این اختلافها، اختلافات علمی بوده است و نباید این اختلافها را به کف جامعه و در بین مردم کشاند و همواره این نزاع های علمی بوده است که سبب پیشرفت در علوم شده است.
این گونه نیست که اگر مدرسه نجف به آن معتقد بود و مثلاً مدرسه قم به آن معتقد نمیشد، سبب شود که مدرسه نجف تحقیر یا تضعیف شود؛ بلکه این نزاعها و اختلافها بودند که سبب می شدند تا افراد وارد بحث و تحقیق شوند و به علوم رشد کنند که امروزه برکات آن بحث و تحقیق ها در علوم به خوبی قابل مشاهده است.
به نظر شما چگونه میتوان بین این دو جمع کرد؟
جمع بین این دو به این صورت است که به کرسیهای نظریه پردازی اهتمام و اهمیت بیشتری داده شود که این نیز مسئلهای درون سازمانی میباشد.
ما باید ببینیم که مبانی ما در اصول، فقه و تاریخ چیست و به جمعبندی برسیم؛ البته نه به حالت مناظره؛ بلکه به صورت مباحثه و گفت وگو.
مثلاً فردی که قائل به مسئلهای است که در حوزه نجف، سامرا و یا قم مطرح است با کسی که بر مسئله ای غیر از این حوزه ها اعتقاد دارد، باید با هم دیگر نشسته و مباحث را با هم مطرح کرده و درباره آن بحث و گفت وگو کنند؛ چراکه از درون همین مباحثات است که مطالب دقیقی بیرون آمده و مورد استفاده قرار می گیرد.
توجه به اینکه جریان سیدالشهدا جریان پیشرو بوده و تا به امروز منشأ اثر و مبدا بسیاری از حرکات خوب بوده است که قطعاً در مقابل این جریان، تحریفهایی از سوی دشمنان صورت گرفته است. به نظر شما وظیفه مبلغان و منبری ها در این راستا چیست و چگونه می توانند جلوی تحریفها را بگیرند؟
به نظر من مسئله تحریف، آن مقدار شدید و غلیظ نبوده و الان هم نمیباشد؛ اما ما باید به جای اینکه بر روی تحریفات مانور دهیم، اگر بر روی مستندات و مطالبی که در کتابهای معتبر آمده، مانور دهیم بهتر است.
باید آسیب شناسی شود که چرا این اتفاقات رخ می دهد که رسانههای کشور به روضه سخنرانان که میرسند، برنامه را پایان داده و قطع میکنند؟ از طرفی مثلاً در ۳۰ شب ماه رمضان، تریبونهای مستقیم و غیر مستقیم رسانه در اختیار کسانی قرار میگیرد که وزن علمی آنان در مباحث تاریخی؛ حتی درباره حضرت سیدالشهدا علیه السلام وزن علمی مناسبی نیست و این یکی از آسیبها میباشد که باید اهالی رسانه آن را بررسی کنند.
آیا امروزه تکلیف من این است که به تحریفات بپردازم یا آنچه که مسلم است و به دست فراموشی سپرده شده را نقل کنم؟ باید بیشتر از ورود در مباحث تحریفات، به آنچه که هست و آنچه که واقعیت دارد، پرداخته شود.
ما به محض اینکه روضه میخوانیم میگویند روضه مکشوف است. اصلاً روضه مکشوف یعنی چه؟ آیا مبنای واحدی از روضه مکشوف توسط کسانی که به روضه مکشوف ایراد می گیرند، پیدا می کنید؟ روضه مکشوف طبق کتاب لؤلؤ ومرجان، روضه نوامیس اهل بیت است که آن نیز با رعایت احتیاط زمانی و مکانی باید خوانده شود.
آیا اعتقاد شما این است که امروزه منبر و روضه تفکیک شده و روضه به دست کسانی سپرده شده است که تخصص کافی در این زمینه ندارند؟
بله. ما یک کلاس داریم و یک منبر. مواد خطابه، مقبولات، مشهورات و مسلمات ذکر شده است و منبر جای استدلال برهانی نیست؛ بلکه منبر جای تحول است و در پای منبر مخاطبی که نماز خوان نبوده است، نماز خوان شود و در واقع منبر، نوعی کارخانه انسان سازی و جای ایجاد تحول در انسان ها است.
بیرق امام حسین علیه السلام جای اتحاد است نه جای اختلاف و نزاع. کسی که در زیر بیرق امام حسین ایجاد اختلاف و نزاع میکند هنوز به منطق سیدالشهدا و عمق حرکت ایشان دست پیدا نکرده است و در صورت نزاع و اختلاف، این دشمنان انقلاب اسلامی و لندن نشینان هستند که سود کرده و بهره میبرند.رسا- در روضه خوانیها، سیره رهبر معظم انقلاب اسلامی، مراجع عظام تقلید و علما را چگونه ارزیابی میکنید؟
رهبر انقلاب درباره روضه خوانی فرمودند «بخوانید، مستند و معقول بخوانید». زمانی خدمت آیت الله وحید خراسانی که رسیدم قبل از به منبر رفتن، ایشان به من گفتند که امروز روز شهادت مادرتان حضرت زهرا(س) است، کمِ روضه نگذارید... من بالای منبر رفته و مفصّل از حضرت زهرا(س) روضه خواندم؛ اما بعد از اینکه از منبر به پایین آمدم، آیت الله وحید خراسانی با گلایه گفتند «چرا کم روضه خواندید؟»
در محضر آیت الله شاهرودی نیز که بودم، وقتی فرد بزرگوار دیگری هم بعد از من قرار بود روضه بخواند و چون مقداری اکراه داشت که اگر من روضه بخوانم او بتواند بخواند یا نه؟ من مراعات حال او را کرده و بعد از سخنرانی از منبر پایین آمدم.
وقتی پایین آمدم آیت الله شاهرودی از من گِله مند شد که چرا روضه نخواندید؟ در جواب گفتم که چون مهمان بود و مراعات حالشان را کردم، در جواب گفتند که ایشان کار خودشان را بکنند، شما اهل کتاب خوانی و سرتان در کتاب است.
آیت الله شاهرودی به من گفت که «آقای مومنی آنچه را که در کتب می بینید و شنیدهاید، نصف آن بلایی نیست که در کربلا بر سر سیدالشهداء علیه السلام و فرزندانشان آوردند، لذا روضه ها را بخوانید تا به گوش مردم برسد.»
روضه خواندن، کاری عالمانه و کار علما است و چون بزرگان از علمای ما این چنین رفتار نکردند، امروز روضه افتاده به دست کسانی که شاید در کل عمرشان کتاب علمی حوزوی به دستشان نگرفتند.
متأسفانه امروزه آنهایی که روضه مستند میخوانند توسط برخی از خودیها حذف شده و به آنانی که روضه بیسند می خوانند، بال وپر داده می شود؛ حتی در رسانه ملی و مکانهای زیارتی بزرگ کشور.
امروزه که دشمنان انقلاب اسلامی و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در صدد ضربه زدن به این تشکیلات هستند، نمیتوان روضه بیسند خواند و حداقل باید از کتابهای معاصر نقل شود که دست ناقل از سند خالی نباشد.
چرا برخی از افراد و وعاظ نزدیک به جریان های سکولار و اصلاح طلب در موضعگیریهای خود در عرصههای مختلف به صورت گزینشی عمل کرده و حتی حرمت علمای سلف را نیز حفظ نمی کنند؟
چنانکه قبلاً گفتم بیرق امام حسین علیه السلام جای اتحاد است و کسی که در زیر بیرق سیدالشهدا علیه السلام بین مخاطبان نزاع ایجاد کرده و اختلاف میاندازد، کار خداپسندانهای نیست و ما باید در زیر این بیرق اتحاد داشته باشیم و لذا باید نحوه بیان، ادبیات گفتار و نحوه موضعگیریها، بسیار سنجیده بوده و موجب سوء استفاده دشمنان قرار نگیرد.
برخی از افراد در ایام گذشته از تشکیلات سیدالشهدا علیه السلام استفاده ابزاری برای رسیدن به مقاصد شیطانی خود کردند و وقتی رسماً دین اسلام، عاشورا و سیدالشهدا علیه السلام زده شد و جریان صلح امام حسن علیه السلام را تحریف کردند؛ اما امروزه افرادی که تاریخدان بوده و پژوهشگر تاریخ اسلام هستند و این چنین موضع میگیرند، چرا در آن زمان هیچ موضع گیری از آنان دیده نشد؟
ادبیات ما همان ادبیات رهبر انقلاب است که از حسن ظن نسبت به افراد خارج نشویم؛ اما این نحوه سلوک وگفتار و این گونه ادبیات، ادبیاتی نیست که با سیره علمای سلف ما سنخیت داشته باشد؛ چراکه علمای ما چنین نبودند و درجایی که بحث دین مطرح میشد با تمام قوا وارد عرصه شده و تمام قد می ایستادند.
در روزهای اخیر شاهد بودیم که آقای عبدالحمید اسماعیل زهی نسبت به حرکت جهانی اربعین که دشمنان را به رعب و وحشت انداخته است، موضع بسیار زشتی گرفت؛ به گونهای که حتی اهل سنت را نصیحت کرد تا از غذاها و نذورات استفاده نکرده و در پیاده روی شرکت نداشته باشند.
حال سوال این است که چرا این افراد در مقابل اظهارات چنینی عبدالحمید اسماعیل زهی که شعائر اسلامی و دینی را تضعیف میکند موضع نمیگیرند؟
تنها نظامی که در این کره خاکی دم از سیدالشهدا علیهم السلام میزند، انقلاب اسلامی ایران است و در مواقعی که بسیاری از افراد در اغتشاشات سینه چاک کرده و از اسلام و ایران دفاع میکردند، چرا هیچ گونه موضعگیری و اظهار نظری از سوی این افراد دیده نشد؟ و آنها حتی از برخی کارهای محوّل شده به آنان به این بهانه که «ما اهل درس و بحث هستیم» شانه خالی کردند.