استاد موسوی حجازی مطرح کرد؛

آرزو بر جوانان عیب هست

استاد سید محمد موسوی حجازی از اساتید حوزه علمیه قم در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی نشست دوره ای اساتید به این موضوع پرداخت: «آرزو بر جوانان عیب هست»

/270/260/21/

این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ابتدای گفتگو خاطرنشان کرد: بانویِ نور و آیینه و آب،حضرت فاطمه‌ زهراء سلام الله علیها در گفتاری به سه سئوال مهم درباره‌ رفتار اهل سقیفه در پایمال کردن حق امیرالمومنین علیه السلام پاسخ می دهند:

سؤال نخست: سقیفه نشینان چه کردند؟

سؤال دوم: پیامدهای آنچه کردند، چیست؟

سؤال سوم: آنان چرا چنین کردند؟

 

وی افزود: حضرت صدیقه علیها سلام در این گفتار عالمانه، با کلماتی زیبا و ادبی، پاسخ این سؤالات را به گونه ‌ای جواب داده ‌اند که بعد از گذشت قرن ها همچنان برای تمام حق جویان راهگشاست.

 

سئوال اول: سقیفه نشینان چه کردند؟

استاد سید محمد موسوی حجازی در ادامه بیان کرد: دُختر پیامبر در دو جمله، اصل و اساس کار غاصبان ولایت را بیان می کنند و نشان می‌ دهند که آنان چه انحراف بزرگی ایجاد نموده و بشریّت را متضرر کردند: "قدّموا ما أخّره الله و أخّروا ما قدّمه الله"، دسیسه چینان آن کسی را که خدا پایین مرتبه و آخر قرار داده بود، مقدم کرده و سروری بخشیدند و آن کسی را که خداوند مقدم و پیشرو و امیر قرار داده بود، مؤخّر ساختند. آنان ماموم را به جای امام معرفی نمودند و امام حقیقی را مأموم شمردند، آنان "نادانِ نیازمند به دانش آموختن" را راهنما قرار دادند و "راهنمای واقعی" بشریّت را خانه نشین کردند. همچنین حضرت در این دو جمله به نکته ‌مهم دیگری اشاره می کنند که مردمان را قدرت و حق انتخاب امام و وصیّ پیامبر ص نیست؛ این خداست که می داند چه کسی مقدم است و امام، و چه کسی مؤخّر است و مأموم، الله اعلم حیث یجعل رسالته، فقط ذات مقدس الهی است که می داند نبوّت و امامت و وصایت برازنده‌ کیست؛ و همان طور که اگر تمام دنیا جمع شوند و به یک انسان بی سواد رای بدهند و او را پزشک متخصص بدانند؛ باز هم در او ذرّه ‌ای دانش پزشکی ایجاد نمی‌شود، رای تمام امت اسلام (چه برسد به جماعت معدود سقیفه ساز)؛ نیز امام و وصیّ پیامبر درست نمی کند،؛ فقط و فقط خدا می داند کیست که ردای امامت شایسته‌ قامت اوست.

 

سئوال دوم:سقیفه چه پیامدی داشت؟

این استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: بی ‌تردید انسان موجودی اجتماعی است و به شدت به اجتماع، خواه کوچک همچون خانواده و خواه گسترده همچون ملّت و امّت- وابسته است و اصلا تمام زندگانی بشر در این دنیا بر روابط اجتماعی در سطوح مختلف استوار است. اما بزرگترین آفت هر جامعه و اجتماعی چه می تواند باشد؟ کدام سمّ مهلک است که جوامع را مسموم می کند و در نهایت به مرگ روحی و جسمی انسان ها و از هم پاشیدن جوامع منجر می ‌شود؟ آن زهر کشنده "اختلاف" است. درگیری و نزاع و اختلاف و کشمکش، هر جامعه‌ ای را فلج می کند؛ افراد آن جامعه را به یکدیگر بدبین می نماید؛ قدرتِ اتحاد و یکی بودن را درهم می شکند و روح و جسم یک ملت و امّت را افسرده و بیمار می کند. هر چه موضوع مورد اختلاف مهم تر و گسترده ‌تر و ژرف تر باشد، "سمِّ اختلاف" قوی ‌تر و کُشنده ‌تر و ویرانگرتر خواهد بود؛ اگر درگیری بین دو برادر بر سر یک قطعه زمین پدری باشد؛ زهرِ چنین دعوایی خانواده ای را مسموم می کند؛ اگر اختلاف بین مردم یک کشور باشد؛ آتش چنین نزاعی مملکتی را می سوزاند و اگر اختلاف بین تمام مردم دنیا در تمام قرون و اعصار باشد؛ بشریّت روز به روز گرفتارتر و عصبی ‌تر می ‌گردد.

 

وی افزود: صدیقه ی طاهره سلام الله علیها در این گفتار دو پیامد منفی سقیفه را بیان می کنند: ایجاد اختلاف بین امّت اسلام؛ و ایجاد اختلاف بین تمام‌بشریّت. در مورد اول از پدر گرامی اش نقل می‌ کند که فرمود:"علی ع امام و خلیفه بعد از من است، دو پسرش حسن و حسین و نُه فرزند از نسل حسین (علیهم السلام) امامان ابرار بعد از من هستند، اگر از آنان پیروی کنید، درمی ‌یابید که آنان هدایت کنندگانی هستند که خود (از جانب خدا،معصوم و) هدایت شده‌ اند؛ و اگر با آنان مخالفت کنید تا روز قیامت بین خود دچار اختلاف و نزاع خواهید بود". در مورد دوم، یعنی اختلاف بین تمام بشریّت نیز حضرت فاطمه سلام الله علیها چنین می فرماید: "اما والله لو ترکوا الحق علی اهله و اتّبعوا عترة نبیّه لما اختلف فی الله إثنان"، قسم به خدا اگر (غاصبین خلافت) حق را به اهلش واگذار نموده، آن را غصب نمی ‌کردند و از عترت پیامبرشان پیروی می‌ نمودند؛ حتی دو نفر در مورد خداوند با یکدیگر اختلاف پیدا نمی کردند.

 

این استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: دختر پیامبر خدا، به خدا قسم می خورد که اگر در خانه علم بسته نمی‌ ‌شد و منبع دانش الهی خانه نشین نمی گردید؛ بشریّت، همه و همه، در مورد خدا یک عقیده و همداستان می شدند؛ واگر چنین می شد؛ یعنی تمام انسان ها از راه صحیح و اعتقاد درست خداشناس و خداباور می شدند؛ در مسائل پایین تر نیز خبری از اختلاف و نزاع نمی‌بود؛ و اکنون به جای اینکه به خاطر ثروت اندوزی و قدرت طلبی از جای جای کره زمین،صدای جنگ و خونریزی بلند باشد؛ به برکت خداپرستیِ صحیح، نوای صلح و آرامش برقرار بود. سقیفه چه انحرافی درست کرد و بشریّت را به چه انحطاطی دچار کرد!

 

سؤال سوم: چرا چنین کردند؟

استاد موسوی حجازی خاطرنشان کرد: چرا غاصبان خلافت حق امیرمؤمنان علیه السلام را پایمال کردند؟ چه صفتی در آنان وجود داشت و چه خصلتی در وجودشان ریشه دوانده بود با آنکه حق و صاحب حق را می شناختند، ره افسانه زدند و خودِ نااهلشان را به جای امیرمؤمنان ع نشاندند؟ و به تعبیر حضرت زهراء سلام الله علیها چرا این اشخاص به جایی رسیدند که "اختاروا بشهوتهم و عملوا برأیهم"، یعنی در امر امامت به جای انکه در برابر منتخب خدا تسلیم باشند و فرمان خدا را عمل کنند؛ طبق هوا و هوس و امیال خود خلیفه انتخاب کردند و در مقابله‌ با خداوند، به رأی خود عمل نمودند؟

 

وی افزود: فاطمه‌ زهراء سلام الله علیها با بیان دو جمله به این سؤال پاسخ می ‌فرمایند؛ دو جمله ‌ای که با یکدیگر ارتباط عمیقی دارند؛ حضرت می فرمایند:  "هیهات، بسطوا فی الدنیا آمالهم و نسوا آجالهم"، یعنی آنان آمال و آرزوهای دور و درازشان را گستراندند و مردنشان را فراموش کردند. این امل و آرزوی طولانی مگر چه خصوصیتی دارد که انسان را بدانجا می رساند که حق را منکر می شود؟ اَمَل به آرزویی طولانی‌ گفته می‌ شود که به سختی به دست آید؛ به گونه ‌ای که امید خیلی کمی به تحقق آن وجود دارد. در منابع وحیانی  "طول آمال" مورد نهی معصومین است؛ یعنی آرزوهای دور و درازِ دنیوی و مادّی‌ که به خاطر ذات دنیا، کمتر کسی به بخش‌ مهمّ آرزوهایش می رسد؛ چه برسد به تمامی آنها.

 

ش, 11/21/1402 - 18:35