استاد محمد اسماعیل نوری

اشاره

علاوه بر وظایفی که در طول سال، خدای حکیم و مهربان بر بندگانش واجب نموده، در ماه رمضان، تکلیف دیگری به نام «روزه» به آن افزوده که تمام مکلَّفین واجد شرایط باید به آن عمل کنند. در این مقاله، ضمن معرفی روزه، به برخی از فواید آن اشاره می­کنیم، تا بندگان خدا، این تکلیف مقدس را با بصیرت و اشتیاق کامل انجام دهند.

مفهوم روزه

روزه که در زبان عربی به آن «صَوم» گفته می‏شود، در لغت به معنی اِمساک و خودداری از انجام هر نوع کاری - اعمّ از خوردن، سخن گفتن، راه رفتن و امثال آن – است. و در شرع اسلام، به امساک و خودداری انسان با قصد و نیّت از خوردن و آشامیدن و... از اذان صبح تا اذان مغرب گفته می­شود.»[1]

آیة الله مشکینی (ره) در تعریف «صوم» می­گوید: «اِنَّهُ العَزمُ عَلَی تُرُوکٍ مُعَیَّنَةٍ نَهَاراً تَقَرُّباً، فَحَقِیقَتُهُ فِعلٌ قَلبِیٌّ وَهُوَ عِبَادَةٌ فَاعِلِیَّةٌ وَغَیرُهُ عِبَادَةٌ فِعلیَّةٌ، وَ عَلَی‌اَیٍّ فَهُوَ اَمرٌ اِرَادِیٌّ اِختِیَارِیٌّ؛ صوم عبارت است از تصمیم بر ترک چیزهای معیّن، در روز، به قصد تقرّب به خدا، پس حقیقت «صوم» یک عمل قلبی است و آن یک عبادت فاعلی (قائم به خود فاعل) است در حالی که بقیۀ عبادت­ها عبادت فعلی هستند، و به هر حال، «صوم» یک عمل ارادی و اختیاری است.»[2]

به هر حال، حاصل معنی «صوم» یا «روزه» همان است که مراجع تقلید در رساله‏های عملیه نوشته‏اند: «روزه آن است که انسان، برای انجام فرمان خداوند عالم، از اذان صبح، تا اذان مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می‏کند خودداری نماید»[3]

و پس از اشاره به نیت روزه، نوشته­اند: و برای آن که یقین کند تمام این مدت را روزه بوده، باید مقداری پیش از اذان صبح و مقداری بعد از اذان مغرب از انجام کاری که روزه را باطل می­کند خودداری نماید»[4]

نزول حکم وجوب روزه

حکم وجوب روزۀ ماه رمضان، در روز دوم ماه شعبان سال دوم هجرت با نزول آیات زیر از طرف خدا به پیامبر اسلام (ص) ابلاغ شده است.[5]

﴿یَاأیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ * أیَّاماً مَعدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَرِیضاً أو عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن أیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدیَةٌ طَعَامُ مِسکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیراً فَهُوَ خَیرٌ لَهُ وَأن تَصُومُوا خَیرٌ لَکُم اِن کُنتُم تَعلَمُونَ * شَهرُ رَمَضَانَ الَّذِی أنزِلَ فِیهِ القُرآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الهُدی وَالفُرقَانِ، فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ وَمَن کَانَ مَرِیضاً أو عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن أیَّامٍ أُخَرَ، یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ وَلاَ یُرِدُ بِکُم العُسرَ وَلِتُکمِلُوا العِدَّةِ وَلِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَکُم وَلَعَلَّکُم تَشکُرُونَ﴾؛[6] «ای کسانی که ایمان آورده‏اید، روزه بر شما نوشته شده، همان‏گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند، نوشته شد، تا پرهیزکار شوید. چند روز معدودی را [باید روزه بدارید] و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد، تعدادی از روزهای دیگر را [روزه بدارد]. و بر کسانی که روزه برای آنها طاقت‏فرساست، [همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان] لازم است کفّاره بدهند: مسکین را اطعام کنند. و کسی که کار خیری انجام دهد، برای او بهتر است. و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید. [روزه، در چند روز معدود] ماه رمضان است، ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه‏های هدایت، و فرق میان حقّ و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد، خداوند، راحتی شما را می‏خواهد نه زحمت شما، هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و خدا را بر این که شما را هدایت کرده بزرگ بشمارید؛ باشد که شکرگزاری کنید.»

علامه طباطبائی (ره) می‏گوید: از سیاق این سه آیه معلوم می­شود: هر سه با هم نازل شده‏اند، زیرا «اَیَّاماً مَعدُودَاتٍ» که در آغاز آیۀ دوم آمده، (و منصوب بودن آن نیز بنا بر ظرفیّت و به تقدیر کلمۀ «فی» می‏باشد)، متعلّق به کلمۀ «صیام» در آیۀ اوّل است، و جملۀ «شَهرُ رَمَضان» نیز در ابتدای آیۀ سوم با دو آیۀ قبلی ارتباط ناگسستنی دارد.[7]

در این آیه، کُتِبَ (نوشته شده) به معنی فُرِضَ (واجب شده) آمده یعنی این حکم حتمی است.

از آنجا که انجام این عبادتِ مهم، همراه با محرومیّت از لذایذ مادّی بوده و نیاز به استقامت و تحمّل سختی­ (به خصوص در فصل تابستان) دارد، تعبیرات مختلفی در آیۀ فوق به کار رفته که روح انسان را برای پذیرش این حکم آماده سازد.

الف. با خطاب «یَاأیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»؛ «ای کسانی که ایمان آورده‏اید»، مؤمنان مورد خطاب اختصاصی خدا قرار گرفته‏اند که برای مؤمن لذّت فوق‏ العاده دارد؛ همان‏گونه که در حدیثی از امام صادق‌ (ع) نقل شده: «لَذَّةُ مَا فِی النِّدَاءِ اَزَالَ تَعَبَ الْعِبَادَةِ وَالْعَنَاءِ؛[8] خطابِ‌ ای­مؤمنان! چنان لذّتی برای مؤمنان دارد که سختی و مشقّت این عبادت را از بین برده است.»

ب. با جمله «کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» این حقیقت را بیان می‏کند که وجوب روزه، حکم اختصاصی شما مسلمانان نیست که به نظر شما مشکل آید، بلکه در امّت­های پیشین نیز این قانون بوده. روشن است که عمل به دستوری که برای همۀ امّت­ها بوده، آسان‏تر از دستوری است که تنها برای یک گروه خاص باشد.

و از این جمله، می‏فهمیم که روزه عبادتی است که در ادیان گذشته نیز بوده، و طبق روایتی از امیرمؤمنان‌علیه‌السلام اولین کسی که روزه بر او واجب شد، حضرت آدم‌ (ع) بود.[9] ولی خصوصیات آن از لحاظ زمان، تعداد روز و کیفیّت آن برای ما معلوم نیست.

ج. با جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»، فلسفۀ روزه و اثرات پربار این فریضۀ الهی را که صد در صد عاید خود روزه‏دار می‏شود، بیان کرده تا آن را یک حکم دوست ‏داشتنی و گوارا سازد؛ زیرا اگر مردم فواید یک عمل را بدانند، در انجام آن نشاط بیشتری از خود نشان خواهند داد.

چون آیات مرتبط با روزه قبلاً در مقاله­ای تحت عنوان «حکم وجوب روزه» تفسیر شده، در اینجا از تکرار آن خودداری کرده و علاقه­مندان را به مطالعۀ آن توصیه می­کنیم.[10]

لزوم پرهیز از پرخوری

یکی از شرایط تغذیۀ صحیح، پرهیز از افراط در خوردن است، کسی که می­خواهد تغذیه­اش صحیح و جسم و روحش سالم باشد، باید از پرخوری و از اسراف پرهیز نماید.

در قرآن کریم، خطاب به تمام اولاد آدم می­فرماید: ﴿يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾[11]«اى فرزندان آدم! زينت خود را نزد هر سجده­گاهی (در هر نمازی) با خود برداريد و بخوريد و بياشاميد و[لی] اسراف نكنيد كه خدا اسرف­کاران را دوست نمى‏دارد.»

 قرآن کریم، همیشه پس از تجویز استفاده از مواهب آفرینش، برای جلوگیری از سوء استفاده، توصيه به اعتدال می­کند. در این آیه نیز، پس از دستور به پوشیدن لباس و زینت به هنگام نماز و دستور به خوردن و آشامیدن، برای جلوگیری از تجمّل پرستى، اسراف و تبذير، بلافاصله ­فرمود: «ولى اسراف نكنيد كه خدا مسرفان را دوست نمى‏دارد».

اسراف که یکی از گناهان کبیره است، مصادیق متعدد دارد، یکی از مصادیق آن، پرخوری است که بسیار خطرناک و مضر بر جسم، روح، دین و دنیای انسان می­باشد.

 اما عکس آن یعنی: کم­خوری و رعایت تعادل در خوراک، بسیار مفید است. همچنان که  از رسول خدا (ص) روایت شده:‏ «الْمَعِدَةُ بَيْتُ كُلِّ دَاءٍ، وَ الْحِمْيَةُ رَأْسُ كُلِّ دَوَاءٍ؛[12] معده، خانه و مرکز هر نوع درد است، و پرهیز و امساک، بالاترین داروهاست» 

راه نجات از پرخوری

بهترین راه­ نجات از پر خوری، روزه­ است. طبق دستور خدای مهربان که در آیات فوق آمده، روزۀ ماه رمضان، بر تمام افراد مکلّفی که مسافر، مریض و عاجز نباشند، واجب است. در بقیۀ ماه­ها نیز (جز عید فطر و قربان)، روزه گرفتن مستحب است، مگر این که از جهتی حرام یا مکروه شده باشد.

فواید روزه

روزه، فواید بسیاری از نظر جسمی، روحی، دنیوی و اخروی برای افراد روزه­دار و جامعۀ روزه­داران دارد.

خدای مهربان، پس از بیان وجوب روزۀ ماه رمضان و بیان وظیفۀ مریض و مسافر در آیات فوق، می‏فرماید: ﴿یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ العُسرَ﴾؛[13] «خداوند، راحتی شما را می‏خواهد و زحمت شما را نمی‏خواهد» یعنی، خداوند بنا ندارد بر شما سخت‏گیری کند، بلکه در همۀ امور، راحتی شما را می‏خواهد.

این جملۀ آیۀ شریفه، اشاره به این نکته است که روزه داشتن، گرچه در ظاهر یک نوع محدودیت و همراه با مشکلات است، امّا مقدمۀ راحتی و آسایش انسان از نظر معنوی و مادی و از نظر اخروی و دنیوی می­باشد.[14]

 فواید روزه در کلام آیةالله جوادی آملی

آیةالله جوادی آملی می­نویسد: «ماه مبارک رمضان فرصت مناسبی است برای پی بردن به اسرار عالم، باید به همان مقدار غذایی که نیروی انسان را تأمین کند بسنده کرد، هیچ کس با پرخوری به جایی نمی­رسد، در تعبیرات اخلاقی اسلام آمده است: «مَا مَلَأَ آدَمِيٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنٍ؛[15] انسان، هیچ ظرفی را به بدی ظرف شکم پر نکرده است»، شکم که پر شد، راه فهم مسدود می­شود، انسانِ پرخور هرگز چیز فهم نیست و هرگز به اسرار و باطن عالم پی نخواهد برد.

شکمبارگی، بی­ارادگی و خمودی می­آورد و رعایت اعتدال درخوردن، سلامت، طول عمر و نورانیت دل می­بخشد. خوردن بیش از حدّ، هم روح را سرگرم می­کند تا غذای زاید هضم شود، وهم بدن را به سوخت وساز بیشتری وادار می­سازد و سرانجام انسان را زودتر از موعد از پا درمی­آورد، نوعاً انسان­های پرخور، عمرطولانی ندارند».[16]

 

فواید اخروی روزه

از نظر معنوی و اخروی، شاید مهم­ترین فایدۀ روزه، ایجاد «تقوا» باشد؛ چون روزه، با ایجاد محدودیت­ موقّت به انسان مقاومت، قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت می‏بخشد و غرایز سرکش را کنترل کرده و انسان را به مقام تقوا و پرهیزکاری می‏رساند.

جالب این­که قرآن کریم، در پایان نخستین آیۀ مربوط به روزه، فرموده: ﴿لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾[17] و در پایان آخرین آیه نیز پس از اشاره به برخی از احکام روزه و اعتکاف فرموده: ﴿لَعَلَّهُم یَتَّقُونَ﴾[18] یعنی: در هردو آیه، هدف نهایی از روزه، «تقوا» معرفی شده. و این نشان می‏دهد که تمام این برنامه‏ها برای پرورش روح تقوا، خویشتن‏داری و ملکۀ پرهیز از گناه و احساس مسئولیت در برابر وظایف انسانی است. و همین مقام تقوا ست که موجب رهایی از عذاب و مقدّمۀ سعادت اخروی می‏باشد.

 به همین جهت، در روایات متعدّد، از روزه به عنوان سپر عذاب و سپر آتش دوزخ یاد شده است. حضرت علی‌(ع) ضمن بیان ارکان دین، می‏فرماید: «وَ صَومُ شَهرِ رَمَضَانَ فَإنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ العِقَابِ؛[19] و روزه ماه رمضان سپری است در برابر مجازات اخروی.»

و در روایت «صحیح» زراره، از امام باقر‌(ع) آمده است که آن حضرت ضمن بیان این مطلب که دین اسلام، روی پنج چیز (نماز، زکات، روزه، حج و ولایت اهل‏بیت‌ (ع) بنا شده، می‏فرماید: رسول خدا‌(ص) فرموده: «اَلصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ؛[20] روزه سپری در برابر آتش دوزخ است.»

بین این دو روایت، منافاتی وجود ندارد؛ زیرا یکی می‏گوید: روزه سپری است که انسان را از آتش دوزخ نگه می‏دارد و دیگری می‏گوید: از هر نوع عذاب اخروی نگه می‏دارد.

روزه، نه تنها موجب نجات از عذاب، بلکه سبب ورود به بهشت هم هست.

چنان که در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «قَالَ أَبِي:‏ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَصُومُ يَوْماً تَطَوُّعاً يُرِيدُ مَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَيُدْخِلُهُ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ؛[21] پدرم فرمود: فردی، یک روز برای رضای خدا روزۀ مستحب می­گیرد، خدا اورا به بهشت می­برد»

این روایت، مربوط به روزۀ مستحب است، ثواب روزۀ واجب ماه رمضان، بیش­تر از آن می­باشد.

فواید دنیوی روزه

آثار و فواید دنیوی روزه، از نظر جسمی و روحی، و آثار تربیتی و اجتماعی آن بر کسی پوشیده نیست.

  این حقیقت، در سخنان پیشوایان معصوم (ع) نیز به وضوح مشاهده می­شود. همچنان که در روایتی از رسول خدا (ص) آمده: «صُومُوا تَصِحُّوا؛[22] روزه بگیرید تا سالم شوید»

و امیرمؤمنان (ع) فرموده: «لِکُلِّ شَیءٍ زَکَاةٌ وَزَکَاةُ البَدَنِ الصِّیَامُ؛[23] برای هر چیز زکاتی است و زکات بدن روزه است.»

زکات، به دو معنی آمده: یکی رشد و نموّ و دیگری طهارت و پاکی.[24] و هر دو معنی در مورد روزه صادق است؛ زیرا روزه، هم موجب طهارت و پاکی بدن از آلودگی­ها و امراض گوناگون، و هم وسیلۀ رشد و تکامل مادّی و معنوی انسان می‏باشد.

نقش روزه در حلّ مشکلات

آیةالله جوادی آملی (مدّ ظلّه) در بارۀ نقش روزه در حل مشکلات می­نویسد: «از آن­جا که درمسیر زندگی دشواری و مشکلات وجود دارد، دستور داده­اند: در شداید ومشکلات روزه بگیرید. یعنی اگر ما، در هر نمازی چند بار از خدای سبحان استعانت می­کنیم و می­گوییم: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[25] راه کمک­رسانی را هم خدا بیان فرموده است. ولی این چنین نیست که بگوید: کمک کن! ما رایگان کمک برسانیم. اگر سخن از ﴿إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ است، راهش را هم قرآن به ما آموخته که: ﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة﴾[26] و این صبر به «صوم» تفسیر و تطبیق شده. و در حدیث آمده است که: «إِذَا نَزَلَتْ‏ بِالرَّجُلِ النَّازِلَةُ وَ الشَّدِيدَةُ فَلْيَصُمْ؛[27] هرگاه برای کسی مشکل یا حادثۀ خاصی  پیش آمد باید برای دفع یا رفع آن روزه بگیرد ... این روزه چه نقشی دارد که مشکل را حل می­کند؟ انسان را به کجا می­رساند که بر مشکل پیروز می­شود؟! تازه این امساک ظاهری است؛ امّا روزه، حکمت­هایی دارد که روح را به مقام بالا می­رساند و روح بلند بر طبیعت فائق است. اگر کسی برای خدا روزه گرفت، چون کارها به دست اوست مشکل را حل می­کند ... باطن روزه به قدری نیرومند است که انسان را بر جهان طبیعت - به اذن خدا- پیروز می کند ... تا چه اندازه ما به باطن روزه می­پردازیم که نه تنها ظاهرمان روزه بگیرد و چیزی نخوریم و نیاشامیم؛ بلکه سرّ و درون ما هم روزه بگیرد؟ نگذاریم خاطره­ای در دل خطور کند که خدا نمی­پسندد.»[28]

فواید طبی روزه

در طب امروز و در طب قدیم، اثر معجزآسای «امساک» در درمان انواع بیماری­ها به ثبوت رسیده و قابل انکار نیست. کم‏تر طبیبی پیدا می‏شود که در نوشته‏های خود به این حقیقت اشاره نکرده باشد؛ زیرا عامل بسیاری از بیماری­ها زیاده­روی در خوردن غذاهای مختلف است، چون مواد اضافى جذب نشده به صورت چربي­هاى مزاحم در نقاط مختلف بدن، يا چربى و قند اضافى در خون باقى مى‏ماند، اين مواد اضافى، در لابلاى عضلات بدن در واقع لجن­زارهاى متعفنى براى پرورش انواع ميكروبهاى بيمارى‏هاى عفونى است، و در اين حال، بهترين راه براى مبارزه با اين بيماری­ها نابود كردن اين لجن­زارها از طريق امساک و روزه است. روزه، زباله‏ها و مواد اضافى و جذب نشدۀ بدن را مى‏سوزاند، و در واقع بدن را «خانه تكانى» مى‏كند.[29]

یک دانشمند روسی به نام «الكسى سوفورين» مى‏نويسد:

درمان از طريق روزه فائدۀ ويژه‏اى براى درمان كم­خونى، ضعف روده‏ها التهاب بسيط و مزمن، دمل­هاى خارجى و داخلى، سلّ، اسكليروز، روماتيسم، نقرس، استسقاء، نوراستنى، عِرق النّساء، خراز (ريختگى پوست)، بيماری­هاى چشم، مرض قند، بيماری­هاى جلدى، بيماری­هاى كليه، كبد و بيماری­هاى ديگر دارد.

معالجه از طريق امساك اختصاص به بيماری­هاى فوق ندارد، بلكه بيماری­هايى كه مربوط به اصول جسم انسان است و با سلول­هاى جسم آميخته شده، همانند: سرطان سفليس، سلّ و طاعون را نيز شفا مى‏بخشد![30]

شهید دکتر پاکنژاد نقل کرده­: در سال 1961میلادی یک جوان فیزیکدان از اهالی مسکو به نام «ولادیمیر بشکنتسو» پس از آن­که «فلج» شده بود، مدت چهل وپنج روز روزه گرفت  بهبودی یافت. و جریان توسط یکی از جراید مسکو منتشر و در مطبوعات جهان نیز منعکس گردید.[31]

بعضی از مردم خیال می­کنند: روزه، باعث زخم معده می­شود، در حالی این سخن فقط یک توهّم بی­اساس است.

شهید پاکنژاد در این باره می­گوید: مراکز درمانی جهان که مبنای درمان خود را بر روزه­داری نهاده اند چنین مطلبی را که روزه ایجاد زخم ­کند تأیید نکرده اند... عوامل ایجاد کنندۀ زخم معده بسیارند و روزه از آن­ها نیست.[32]

و نیز می­گوید: در حال روزه، ابتدا گرسنگی وگاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس می­شود، قند کبد به خون می­ریزد و چربی­های ذخیره و پروتئین­های عضلات و غدد و سلول­های کبدی آزاد و به مصرف می­رسند، یعنی: روزه تمام بافت­ها را شستشو می­دهد، چهار پنجم بیماری­ها که تخمیر غذا در روده است، با روزه اصلاح می­شود. و نیز در ماه روزه، عواطف رقیق­تر، هوش و حواس بیدارتر، ذوقیات لطیف­تر و حالات روحی نورانی تر و حضور قلب بیشتر می­شود. [33]

البته، پرخوری در شب­های ماه رمضان هم مضر است و کمترین ضررش این است که فواید درمانی روزه را کم می­کند.

از آیةالله محمدتقی بهجت (ره) نقل شده: اگر انسان طعم گرسنگی را بچشد، در این صورت است که غذا برای او بسیار لذیذ خواهد بود و قدر این نعمت­های الهی را بهتر خواهد دانست، از جمله شخص روزه­دار که افطار برایش بسیار لذت­بخش است، هم از نظر لذت جسمی و هم معنوی؛ البته، این در صورتی است که در افطار و سحری، نخوردن روز را تدارک نکند و آن­قدر شکمش را پُر نکند که اصلاً گرسنگی را احساس نکند![34]

و دکتر جزایری می­گوید: یکی از فواید روزه، تصفیۀ بدن و لاغر شدن است، ولی خوردن سحری زیاد از غذاهای چرب سبب می­شود که از این عمل مفید، نتیجۀ معکوس بگیریم. اگر می­خواهید از روزه استفاده کنید؛ سحری جز میوه چیزی نخورید و شب هنگام افطار هرچه می­خواهید بخورید و بعد نتایج معجز آسای این عمل را ببینید.[35]

لازم به یاد آوری است که: انسان نباید روزه یا عبادت­های دیگر را برای فواید آن انجام دهد، بلکه باید با اخلاص و فقط برای اطاعت از فرمان الهی و به نیت تقرّب به خدا انجام دهد تا مورد قبول خدا واقع شود و فواید دیگر نیز در ضمن آن خواهد بود.

حکمت گردش ماه روزه

ممکن است بعضی از مردم گمان کنند: اگر ماه روزه به ماه شمسی قرار داده می­شد، بهتر بود، مردم هرسال در یک فصل معین روزه می­گرفتند.

در پاسخ باید گفت: روزۀ هر فصل، فواید خاص خودش را دارد، برای رسیدن به فواید روزۀ تمام فصول سال باید زمان روزه به تدریج تغییر کند، تا یک مسلمان در عمر خود از فواید روزۀ تمام فصول سال بهره­ مند شود.

شهید دکتر پاکنژاد، می­گوید: در گردش بودن روزۀ ماه رمضان همانند در گردش بودن آسمان­ها ارزشمند است. و پس از بررسی فواید آن، نتیجۀ بررسی خود را در هشت ماده بیان کرده که با توصیه به مطالعۀ کتاب او،به سه مورد از آن­ها اشاره می­کنیم. [36]

1. در زمستان، میوه و سبزیجات یا نیست یا اگر هست مواد مفید آن در اثر کهنگی کاسته شده؛ و لذا هر سال بدنِ محرومیت کشیده را به گرسنگی واداشتن یک نوع انتحار نامطبوع تدریجی است.

2. در تابستان بسیاری از مواد از راه عرق و غیره دفع می شود، اگر هر سال روزه، در این فصل باشد، دفع مواد از یک­ طرف و وارد نشدن عناصر لازم به علت روزه از طرف دیگر، بدن را با صدمات فیزیولژیکی مواجه خواهد ساخت.

3. به دلیل اثرات گوناگون و متغیر زمان و مکان بر بدن که هر دو در گردشند، لازم است روزه نیز در گردش باشد، و توقف بدن روزه دار برای همیشه در یک ماه ثابت، باعث تشدید اثر متقابل آفاق و انفس بر یکدیگر است.[37]

سحری خوردن

برای روزه­دار توصیه شده که سحری خوردن را ترک نکند، همچنان که به استغفار و قرائت برخی از سوره­های قرآن نیز در وقت سحر توصیه شده است.[38]

از رسول اكرم (ص) روایت شده: «لَا تَتْرُكُ أُمَّتِی السَّحُورَ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ؛[39] امت من سحری خوردن را ترک نمی­کنند اگرچه با یک خرما باشد»

و در حدیث دیگر از آن حضرت آمده: «اِنَّ اللَّهَ تَعَالَى وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى الْمُسْتَغْفِرِينَ‏ بِالْأَسْحَارِ وَ الْمُتَسَحِّرِينَ، فَتَسَحَّرُوا وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مَاءٍ، وَ أَحْسَنُ السَّحُورِ التَّمْرُ وَ الْقَوُوتُ؛[40] خدا و فرشتگانش بر استغفار کنندگان در سحرها و سحری خورندگان درود می­فرستند، پس سحری بخورید اگرچه با یک جرعه آب باشد، و بهترین سحری خرما و قاووت است»

به سند موثق از امام صادق (ع) روایت شده: «أَفْضَلُ سَحُورِكُمُ السَّوِيقُ وَ التَّمْرُ؛[41] بهترین سحری شما سویق و خرماست»

دعای وقت افطار

در وقت افطار نیز مثل وقت سحر، به دعا و استغفار توصیه شده است.

از رسول خدا (ص) روایت شده: «هر بنده­ای که روزه بگیرد و موقع افطار بگوید: «يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ، أَنْتَ إِلَهِي لَا إِلَهَ لِي غَيْرُكَ، اِغْفِرْ لِيَ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ، إِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ إِلَّا الْعَظِيمُ» از گناه پاک می­شود، مثل روزی که از مادر متولد شد».‏[42]

روایت شده که: اميرمؤمنان (ع) هنگام افطار به زانو می­نشست، وقتی که سفره باز می­شد می­گفت: «بِسْمِ اللَّهِ، اَللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا، وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا، فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا، إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»[43]

از امام حسن مجتبی(ع) روایت شده: «هر روزه­دار به هنگام افطار یک دعای مستجاب دارد،‏ پس در اولین لقمه بگو: «بِسْمِ­اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ! اِغْفِرْ لِي» هر کس آن را هنگام افطار بگوید، آمرزیده می­شود».[44]

از امام موسى کاظم (ع) روایت شده: «هنگام افطار بگو: «اَللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ» به اندازۀ ثواب تمام روزه­داران آن روز، برای تو نیز ثواب نوشته می­شود»[45]

افطار با شیرینی طبیعی

توصیه شده که شروع افطار روزه­دار با خرما یا کشمش یا با شیرینی طبیعی دیگر، با شیر و یا با آب نیم­گرم  باشد.

جابربن یزید جعفی می­گوید: از امام باقر (ع) شنیدم می­فرمود: رسول خدا (ص) با «أَسْوَدَيْن = دو مادّۀ سیاه» افطار می­کرد. عرض کردم: منظور تان از دومادۀ سیاه چیست؟ فرمود: «اَلتَّمْرُ وَ الْمَاءُ، وَ الزَّبِيبُ وَ الْمَاءُ، وَ يَتَسَحَّرُ بِهِمَا؛[46] منظورم خرما با آب، و مویز با آب است؛ و با آن­ها سحری هم می­خورد».

از رسول خدا(ص) روایت شده: «مَنْ أَفْطَرَ عَلَى تَمْرَةِ حَلَالٍ، تُضَاعَفُ ثَوَابُ صَلَاتِهِ أَرْبَعُمِائَةِ مَرَّةٍ؛[47] هرکس با خرمای حلال افطار کند، ثواب نمازش چهار صد برابر می­شود»

و در روایت دیگر آمده که رسول خدا (ص) افطارش را با شیرینی مثل خرما و حلوا و امثال آن­ها و با آب گرم شروع می­کرد و می­فرمود: «اَلْمَاءُ الْفَاتِرُ، يُنَظِّفُ الْمَعِدَةَ، وَ يُقَوِّي الْحَدَقَةَ وَ يَزِيدُ الْبَصَرَ، وَ يَغْسِلُ الذُّنُوبَ، وَ يُسَكِّنُ الْعُرُوقَ، وَ يُلَاشِي الصَّفْرَاءَ الْغَالِبَةَ، وَ يَدْفَعُ الْبَلْغَمَ، وَ يُطْفِئُ الْحَرَارَةَ، وَ يُزِيلُ الصُّدَاعَ؛[48] آب نیم­گرم، معده را پاک می­کند، حدقۀ چشم را تقویت کرده و نور آن را می­افزاید، آلودگی­ها را می­شوید، رگ­ها را آرام سازد، غلبۀ صفرا را از بین می­برد، بلغم را دفع می­کند، حرارت را خاموش و صداع (سردرد شدید) را زایل می­کند»

و روایت شده که: امیرمؤمنان (ع)، افطار با شیر را دوست داشت.[49]

 

فواید افطار با خرما و کشمش

 تمام چیزهایی که در اسلام برای افطاری توصیه شده، فوایدی دارند، ولی فواید خرما و کشمش، به خصوص خرما، بیش­تر است. شهید دکتر پاکنژاد، بیست و چهار فایده برای افطار با خرما بیان کرده که برخی از آن­ها در کشمش هم وجود دارد. ضمن توصیه به مطالعۀ کتاب ایشان، به خلاصۀ چند فایده اشاره می­کنیم:

1. افطار با خرما و کشمش، شروع با غذای خام است، و چون بدن  انسان غذای خام را بهتر می­پذیرد، باعث جلوگیری از زیاد شدن گلبول­های سفید و ورم امعاء می­شود.

2. خرما و کشمش، سرشار از ویتامین­ها و بسیاری از مواد معدنی و عناصرمفیدند.

 3. میوه­ها را باید تازه خورد، خرما در فصل خود تازه است و در غیر فصلش نیز کهنگی بر آن اثر نمی­گذارد، و کشمش هر چه کهنه تر شود، اسید موجود در آن به شیرینی تبدیل می­گردد؛ لذا افطار با این دو، در هر فصل یک نوع تازه خوری است.

4. چون قند خرما و کشمش، سریع جذب می­شود، افطار باآن­ها، از پرخوری جلوگیری می­کند.

5. در خرما، مواد معدنی کاتالیزور وجود دارد که برای عمل هضم و جذب کمک می­کند.

6. خرما، قند خود را زودتر به بدن می­رساند، و در آن­ گلوکز وجود دارد که سازگارترین نوع قند با بدن انسان محسوب می­شود.

7. جبران کنندۀ از دست رفته­ها ­هست؛ زیرا وقتی که پس از گرسنگی، قند خون پائین افتاد، آدرنالین ترشح می­شود که ذخیرۀ قند را وارد عمل سازد، و ترشح مرتب آدرنالین مزاحم افراد مبتلا به فشار خون است و خرما آن را تنظیم می­کند.

8. خرما، رساننده است، نه برداشت کننده یعنی: برای هضم و جذب، عناصر مفید را از بین نمی­برد.

 9. خرما، قدرت دفاعی بدن را بالا می­برد؛ زیرا هم انرژی می­رساند هم مانع از تجمع چربی می­شود. و روده ها را پاك و سموم را دفع می­نماید.

10. اصلاح کنندۀ مزاج است؛ تا کنون گمان می­کردند مواد سلولزی به بدن جذب نمی­ شوند، اما امروز می­گویند در محیط روده­ها باکتری­هائی هست که سلولزها را هم حل می کنند لذا مقداری از مواد سلولز به وسیلۀ روده­ها جذب می­شود و قسمت دیگر که قابل جذب نیست دو فایده دارد:  یکی این­که مدفوع را از حالت مایعی در می­آورد و با حجم خود روده ها را پاك می­کند، و فایدۀ دیگر آن­که مقدار زیادی از سموم روده­ها را جذب و با خود به خارج دفع می کند.

11. خرما، با داشتن موادی چون انسولین، مساعد لوزالمعده است.

12. خرما، ضد سرطان است.­

13. خرما، در افکارانسان، اثر فوق العاده دارد.[50]

 



[1]. مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داودی، الدارالشامیه، بیروت- دارالقلم، دمشق،1412ق. ص 500.

[2]. مصطلحات الفقه، علی مشکینی، نشر الهادی، قم، چاپ اول، 1377 ش، علی مشکینی، ص 343.

[3]. توضیح المسائل مراجع(مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظّم تقلید)،گردآورنده: بنی هاشمی، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، چاپ1378ش، ج1، ص914، احکام روزه. 

[4] . همان، مسألۀ1550.

[5]. مسار الشیعه، شیخ مفید، ضمن مجموعه نفیسه، مکتبه بصیرتی، قم،1396ق، ص 37. (73) و توضیح المقاصد، شیخ بهاء الدین عاملی، ضمن مجموعه نفیسه، مکتبه بصیرتی، قم،1396ق، ص 19، (531)؛ تقویم شیعه، عبد الحسین نیشابوری، دلیل ما، قم، چاپ نهم1388ش، ص 233.

[6]. بقره/ 183 ـ 185.

[7]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه سید محمدحسین طباطبایی، انتشارات جامعه مدرسین قم، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 2، ص 4 و 8.

[8]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372 ج 2، ص 490؛ فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، قطب الدین راوندی، کتابخانه انتشارات صدر، مرعشی نجفی، قم، چاپ دوم، 1405ق، ج 1، ص 72.

[9]. تفسیر صافی، فیض کاشانی (مولی محسن)، انتشارات صدر، تهران، چاپ دوم، 1415 ق، ج 1، ص 218.

[10] . ر. ک: مبلغان، شماره 142.

[11] . اعراف/ 31.

[12]. طب النبی، جعفر بن محمد مستغفرى، مکتبة الحیدریه، نجف، چاپ اول، 1385 ق، ص19؛ بحار الانوار، ج59، ص290.

[13] . بقره /185.

[14] . ر. ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و همکاران، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1384ش، ج1، ص707.

[15] . بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏،1403ق، ج63، ص330، مجموع حدیث چنین است: «مَا مَلَأَ آدَمِيٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنٍ، حَسْبُ الْآدَمِيِّ لُقَيْمَاتٌ يُقِمْنَ صُلْبَهُ، فَإِنْ غَلَبَ الْآدَمِيَّ نَفْسُهُ فَثُلُثٌ لِلطَّعَامِ وَ ثُلُثٌ لِلشَّرَابِ وَ ثُلُثٌ لِلنَّفَسِ»‏.

[16] . حکمت عبادات، آیةالله عبدالله جوادی آملی، تنظیم حسین شفیعی، مرکز نشر اسراء، قم، چاپ سوم،1379ش، ص127.

[17] . بقره /183.

[18] . بقره /187.

[19] . نهج البلاغة (سخنان امیرمؤمنان ع)، سید رضی، تحقیق صبحي صالح، هجرت‏، قم‏، 1414 ق، خطبه110.

[20] . الکافی، محمدبن یعقوب کلینی، تحقیق علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، دار الکتب الاسلامیه، تهران،1407.ج4، ص62، ح1؛ وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی (محمد بن حسن)، آل البیت، قم، چاپ اول،1409، ج10، ص395.

[21]. الكافي، ج4، ص63، ح5.

[22].بحار الانوار، ج59، ص267، ح45 و ج93، ص255.

[23] . نهج البلاغه، حکمت136.

[24] . مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص380.

[25] . فاتحة الکتاب /5.

[26] . بقره /45، «از صبر و نماز يارى جوييد»

[27]. الكافي، ج4، ص63،ح7، مجموع حدیث چنین است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ﴾ قَالَ: اَلصَّبْرُ الصِّيَامُ، وَ قَالَ: إِذَا نَزَلَتْ‏ بِالرَّجُلِ النَّازِلَةُ وَ الشَّدِيدَةُ فَلْيَصُمْ؛ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ، يَعْنِي الصِّيَامَ.

[28] . ر. ک: حکمت عبادات، ص137- 141.

[29] . ر. ک: تفسیر نمونه، ج1، ص711و712.

[30] . روزه روش نوین برای درمان بیماری­ها، الکسی سوفورین، ص65، طبق نقل تفسیر نمونه، ج1، ص712و713.

[31] . اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ،دکتر رضا پاك نژاد، کتابفروشی اسلامیه، تهران،1360ش، ج3، ص104.

[32] . همان، ج11، ص193.

[33] . همان، ص196.

[34] . ر. ک: توصیه­های پزشکی عارفان، محمد بستان، عطر یاس، قم،1395ش، ج2، ص46.

[35] . اسرار خوراکی­ها، دکتر غیاث الدین جزایری، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ چهلم،1391ش، ص139.

[36] . ر. ک: اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج3، صص41-62.

[37] . ر. ک: همان، ص61 و62.

[38] . ر. ک: زادالمعاد، علامه مجلسی، مؤسسه أعلمی، بيروت‏،1423 ق‏، ص84.

[39] . زاد المعاد، ص84.

[40]. همان، ص84و85.     

[41]. وسائل الشيعة، ج10، ص146، ح13066. سویق و قاووت، نوعی آردی است که از حبوبات بو داده شدۀ مثل گندم و جو و...، تهیه می­شود. (ر. ک: تاج العروس من جواهر القاموس، محمد مرتضی حسينی زبيدی، دارالفكر، بيروت‏،1414ق).

[42]. زادالمعاد، ص85.

[43] . زاد المعاد، ص85.

[44]. إقبال الأعمال، ابن طاووس، (على بن موسى‏)، دار الكتب الإسلاميه‏، تهران‏، 1409 ق‏ج1، ص116، همین مضمون از امام رضا (ع) نیز روایت شده، (زادالمعاد، ص85).

[45] . زاد المعاد، ص85.

[46]. وسائل الشيعة، ج10، ص146، ح13067.

[47] . زاد المعاد، ص86؛ اقبال الاعمال، ج1، ص114 (با تفاوت جزئی).

[48] . زاد المعاد، ص86.

[49]. همان.

[50] . ر. ک: اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج3، ص117-131و ج11، ص197-199.

/270/260/21/

 

نوع مطلب:

پ, 01/11/1401 - 17:29